يکشنبه ۱۴ ارديبهشت
شکــــــــــــــــــوه ....... شعری از محمد_نوروزی
از دفتر نازنین نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۱۵ اسفند ۱۳۹۲ ۱۲:۳۷ شماره ثبت ۲۴۲۹۰
بازدید : ۳۸۲ | نظرات : ۶۰
|
آخرین اشعار ناب محمد_نوروزی
|
غیر من هیچ کسی شهره ی بازار نبود
عاشق و در بدر و نشه و خمار نبود
عمر ها بود که شکستند مرا سینه و سر
مرهمی بهر شفای دل بیمار نبود
ناز کشیدم همه جا لیک نبود محرم راز
هر کسی لاف وفا زد ولی یار نبود
دل به هر شاخه ی گل بستم و آخر دیدم
قسمتم گوشه ی این باغ بجز خار نبود
کوه به کوه شهر به شهر شادی دنیا جستم
جز دل خون شده و دیده ی اشکبار نبود
نا امید میروم امروز مرا یاد کنید
غیر آه سحر و گریه ی بسیار نبود
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.