سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 15 خرداد 1404
  • قيام خونين 15 خرداد، 1342 هـ ش
  • زنداني شدن حضرت امام خميني -ره- به دست مأموران ستم شاهي پهلوي، 1342 هـ ش
9 ذو الحجة 1446
  • روز عرفه - روز نيايش
Thursday 5 Jun 2025
  • روز جهاني محيط زيست

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

هر جا که هستید همان جا نقطه آغاز است،تلاش بیشتر امروز،سازنده فردای متفاوت شماست. آندرو متیوس

پنجشنبه ۱۵ خرداد

در آسمان دیگر بتابی

شعری از

رضا حمیدی راد(احسان)

از دفتر دلسوخته نوع شعر غزل

ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۲ ۱۸:۰۲ شماره ثبت ۲۳۶۳۹
  بازدید : ۶۲۷   |    نظرات : ۲۷

رنگ شــعــر
رنگ زمینه
دفاتر شعر رضا حمیدی راد(احسان)
آخرین اشعار ناب رضا حمیدی راد(احسان)

توضیح :

مصراع این غزل در چهار تیکه خوانده می شود

بعد از هر ویلگول ( درست نوشتمم )؟؟

کمی مکث شود بعد ادامه داده شود

آخه احساس می کنم شاید برا بعضیا خوانش این شعر سخت باشه

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

دستم کشیدم ، از دامن تو ، شاید که یک شب ، راحت بخوابی

از آسمانِ ، قلبت برفتم ، در آسمانِ، دیگر بتابی

ما لایق تو ، هرگز نبودیم ، این را شنیدم ، با بی قراری

رحمی نکردی ، بر اشکهایم ،حتی ندادی ، مهرم جوابی

من عاشق تو ، بودم ندیدی ، یا حرف دل را، اصلا شنیدی ؟

رنجیده خاطر ، گشتی ز دستم ،گفتی که باشد ، این ناصوابی

دل را به دستت ، من داده بودم،افسار کردی ، اما نراندی

از عشق پاکِ ، من سر بریدی ،حتی ندادی ، یک جرعه آبی

در چاه عشقت ، یوسف نبودم ،مُردم نگارا ، در بی پناهی

از بارش اشک ، دریا شدم من ، اما تو گفتی ، بر من سرابی

مدهوش گشتم ، از بوی زلفت ، زلف سیاهت ، بر باد دادی

جانم گرفتی ، روحم دریدی ، پس از چه روییست ، در پیچ و تابی

من خواستم تا ، دستت بگیرم ، شاید بگیری ، آرام زین غم

احسان نباشد ، در طالع تو ، شاید بمیرد ، در شعر نابی

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

مصرع آخر منظورم این است که شاید احسان هنگام سرودن غزلی دار فانی را وداع گوید

برای شادی روحش یه شعر بگید .

 

۰
اشتراک گذاری این شعر

نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


(متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
ارسال پیام خصوصی

نقد و آموزش

نظرات

مشاعره

سید مرتضی سیدی

زهی رفیق که با چون تو سروبالاییست ااا که از خدای بر او نعمتی و آلاییست اااا وجود مبارکتان هم معرفت و صدق و صفا ست
غلامرضا مهدوی (مهدوی)

جوابت می دهم از جان اا سلامی بی طمع هرچند می دانم اا که پنداری در این دنیای پر تزویر و پر دوز و کلک اا گاهی سلامی گر کسی گوید اا سلام گرگ را ماند اا که دندانهای تیزش را اا قفای پرده ی گفتار مهرآمیز خود مستور می دارد اا شاگردی می کنم عزیز
سید مرتضی سیدی

تویی که بر سرِ خوبانِ کشوری چون تاج ااا سِزَد اگر همه ی دلبران دَهَندَت باج اااا سلام و عرض ارادت استاد مهدوی عزیز التماس دعا ااا ج
غلامرضا مهدوی (مهدوی)

مرحبا آجرک اللهبزرگا مردا اااا نیست در دست تو جز نسخه ی حاجات و برات
سید مرتضی سیدی

تو بخشیدی روان و عقل و ایمان ااا وگرنه ما همان مشتی غباریم ااا تو با ما روز و شب در خلوت و ما ااا شب و روزی به غفلت می گذاریم ااا نگویم خدمت آوردیم و طاعت ااا که از تقصیر خدمت شرمساریم ااا مباد آن روز کز درگاه لطفت ااا به دست ناامیدی سر بخاریم ااا خداوندا به لطفت با صلاح آر ااا که مسکین و پریشان روزگاریم

کاربران اشتراک دار

محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
5