توضیح :
مصراع این غزل در چهار تیکه خوانده می شود
بعد از هر ویلگول ( درست نوشتمم )؟؟
کمی مکث شود بعد ادامه داده شود
آخه احساس می کنم شاید برا بعضیا خوانش این شعر سخت باشه
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دستم کشیدم ، از دامن تو ، شاید که یک شب ، راحت بخوابی
از آسمانِ ، قلبت برفتم ، در آسمانِ، دیگر بتابی
ما لایق تو ، هرگز نبودیم ، این را شنیدم ، با بی قراری
رحمی نکردی ، بر اشکهایم ،حتی ندادی ، مهرم جوابی
من عاشق تو ، بودم ندیدی ، یا حرف دل را، اصلا شنیدی ؟
رنجیده خاطر ، گشتی ز دستم ،گفتی که باشد ، این ناصوابی
دل را به دستت ، من داده بودم،افسار کردی ، اما نراندی
از عشق پاکِ ، من سر بریدی ،حتی ندادی ، یک جرعه آبی
در چاه عشقت ، یوسف نبودم ،مُردم نگارا ، در بی پناهی
از بارش اشک ، دریا شدم من ، اما تو گفتی ، بر من سرابی
مدهوش گشتم ، از بوی زلفت ، زلف سیاهت ، بر باد دادی
جانم گرفتی ، روحم دریدی ، پس از چه روییست ، در پیچ و تابی
من خواستم تا ، دستت بگیرم ، شاید بگیری ، آرام زین غم
احسان نباشد ، در طالع تو ، شاید بمیرد ، در شعر نابی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مصرع آخر منظورم این است که شاید احسان هنگام سرودن غزلی دار فانی را وداع گوید
برای شادی روحش یه شعر بگید .