سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 2 دی 1403
    22 جمادى الثانية 1446
      Sunday 22 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        يکشنبه ۲ دی

        ઇ میراث ِ پدران !

        شعری از

        سُهیل هدایت

        از دفتر یکی به نعل ، یکی به میخ نوع شعر افراغ اندیشه

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۲ ۱۶:۰۹ شماره ثبت ۲۳۰۱۳
          بازدید : ۵۹۳   |    نظرات : ۲۳

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        تا کِی‌‌ْ
        به خواب خویش آرامیم ؟...
        ای کاش‌‌ْ هیچ‌گاه نیارامیم !!...

        ظالم‌‌ْ به ظلم ِ خویش در افکــَـنــَد
        من و ما را ...؛
        چرا که اینگونه بوده است روال‌‌ْ ،
        ظلمت به نور چیره شود به هر منوال‌‌ْ ؛

        باشد ‌‌ْ
        لب‌‌ْ در سکوت، آرام‌تر ‌‌ْ
        برآماسد ‌‌ْ ،
        چون‌‌ْ چرکین‌گلوی ِ در آماج ِ بغض‌ها مسدود‌‌ْ !... ؛

        • یک نکته در سر ِ من‌‌ْ
        بـاز ‌‌ْ پیچ می‌خورد:
        نکند‌‌ْ سکوت ِ دوخته بر لبان ِ خشک‌‌ْ،
        رنج ِ دگر‌‌ْ به رنج‌های ِ دگرتر‌‌ْ
        بیافزاید ؟...

        ــ آیا به یاد دارید‌‌ْ :
        آن روزگار ِ تلخ‌تر از زهر را ‌‌ْ
        که شیرین‌تر‌‌ْ از عسل‌‌ْ شده است‌‌ْ
        اکنون‌‌ْ به کام‌مان‌‌ْ ؟!... ــ

        چقدر دیر شده است‌‌ْ ...
        چقدر دور ؛
        که حال‌‌ْ
        خنده‌ی ِ مصنوعی ِ بر لب‌‌ْ سوار ‌‌ْ
        هیچ‌‌ْ دردی را نشد درمان‌‌ْ ؛
        هوار‌‌ْ !...

        چقدر سخت است ‌‌ْ
        که آفتاب‌‌ْ،
        زبانه کشد‌‌ْ تن و جان‌اش‌‌ْ
        فراز ِ آتش ِ سوزان ِ شیون ِ هر‌‌ْ سار‌‌ْ !

        چقدر تلخ است ‌‌ْ
        بر بلند ِ طاق ِ هر بُن‌بست ‌‌ْ
        باشد ستاره‌ای‌‌ْ
        به آه ِ سرد ِ وجودم
        حسادت‌اش بشود !...

        ⊹ ⊹ ⊹ • ⊹ ⊹ ⊹

        باشد ‌‌ْ
        دگر آرزو به دل مانیم‌‌ْ
        چون دل‌هایی‌‌ْ
        که به هم‌‌ْ
        پیوند نخوردند‌‌ْ ؛
        باشد ‌‌ْ
        خود را به اندک‌‌ْ ،
        همیشه راضی داریم‌‌ْ
        چون‌‌ْ حکم‌‌ْ چنین راندند ‌‌ْ
        و گردن‌ها ‌‌ْ
        چُنین خود‌‌ْ ،
        به ذلت نهادیم‌‌ْ !... ؛
        باشد ‌‌ْ
        چنان‌که: «خود کرده را تدبیر نیست!»

        افسوس‌‌ْ
        یک تن‌‌ْ ـ حتی ـ
        در‌‌ْ آمد شدنی‌‌ْ :
        عُصیان نکرد‌‌ْ (!)
        آن‌چنان‌‌ْ آسوده برتافت ‌‌ْ
        کنار آمد ‌‌ْ
        که خوابیـد ‌‌ْ که خوابیــد ‌‌ْ که خوابیـــد ‌‌ْ‌‌ْ ؛
        آن دَم
        که دست‌ها می‌دید ‌‌ْ
        به خون ِ یکدگر‌‌ْ آغشته‌ست‌‌ْ !...

        شاید که کاسه‌ای‌‌ْ ،
        بلعیده ‌‌ْ
        نیم‌کاسه‌ای‌‌ْ تَرَک خُرده‌‌ْ
        این‌چُنین‌‌ْ که مَدهوش‌ایم‌‌ْ ؛
        یا شاید ‌‌ْ
        که کلاهی‌‌ْ گشاد‌تر‌‌ْ ـ حتی ـ
        بر سر نهاده‌ایم‌‌ْ ،
        که خاموش‌ایم‌‌ْ !...

        ــ این ”سکوت ِ تلخ‌‌ْ“ دیگر چیست؟
        ــ شاید، یادگاری‌ست !!...


        □ ◘ □ ◘ □ ▲ □ ◘ □ ◘ □

        ☼ پی‌نوشت:

        • وآی‌‌ْ از این ”‌خانه ‌‌ْ ‌“
        • وآی‌‌ْ از این‌‌ْ ”‌به سوگ‌‌ْ خفته‌‌ْ کاشانه ‌‌ْ ‌“
        • وآی‌‌ْ از آستان ِ درش‌‌ْ ، که کوبه ندارد ‌‌ْ !...

        من‌‌ْ ”‌باید‌“ به جایی بیاندیشم‌‌ْ که اندیشه‌هایم‌‌ْ را نخوابانند ‌‌ْ !...
        آخر ‌‌ْ‌ این ”‌خانه ‌‌ْ‌“ دیگر آرامش ِ ”دیروز“ را ندارد ‌‌ْ ...

        ◄ این‌‌ْ کبود‌‌ْ آسمان‌‌ْ ، تا همیشه‌‌ْ کبود نمی‌ماند‌‌ْ !... ►


        ▄▀▄ سُهیل‌‌ْ ▄▀▄

         

        ۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        6