سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 3 بهمن 1403
    23 رجب 1446
      Wednesday 22 Jan 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        وقتی این همه اشتباهات جدید وجود دارد که می‌توان مرتکب شد، چرا باید همان قدیمی‌ها را تکرار کرد. برتراند راسل

        چهارشنبه ۳ بهمن

        تیر عشق

        شعری از

        احمد رشیدی مقدم (گمنام)

        از دفتر دلسروده ها نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۶ بهمن ۱۳۹۲ ۲۲:۱۲ شماره ثبت ۲۲۸۰۶
          بازدید : ۱۹۸۱   |    نظرات : ۹

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر احمد رشیدی مقدم (گمنام)

        من سینه ام به تیر عشق سپر میکنم

        در سینه جای نشد، بـر جـگـر میکنم

         

        دیـوانه وار، بـار سفـر بنـدم و سپس

        پـای پیـاده بـه عشق سفـر میکنم

         

        آسان شود به من آن مشکلات راه

        بـا عشق، بـه راه عشق سفـر میکنم

         

        هم مسلکان به دیده اغماض بنگرید

        من منجمم، لیک نظر به قمر میکنم

         

        مائیم سر به راه عشق نهادیم با شتاب

        صدها شتاب در ره عشق بیشتر میکنم

         

        سنگینی رسالت عشق، باری است به قلب

        کارم فقط همین دست بر کمر میکنم

         

        ما عاشقان به رشته عشق گره خورده ایم

        هر لحظه من گره را همی بیشتر میکنم

         

        گمنام عاشق است هـمانند عـاشقان

        مردانه وار، خدمت به خلق بشر میکنم

         

        دیـوانه وار، بـار سفـر بنـدم و سپس

        پـای پیـاده بـه عشق سفـر میکنم

         

        آسان شود به من آن مشکلات راه

        بـا عشق، بـه راه عشق سفـر میکنم

         

        هم مسلکان به دیده اغماض بنگرید

        من منجمم، لیک نظر به قمر میکنم

         

        مائیم سر به راه عشق نهادیم با شتاب

        صدها شتاب در ره عشق بیشتر میکنم

         

        سنگینی رسالت عشق، باری است به قلب

        کارم فقط همین دست بر کمر میکنم

         

        ما عاشقان به رشته عشق گره خورده ایم

        هر لحظه من گره را همی بیشتر میکنم

         

        گمنام عاشق است هـمانند عـاشقان

        مردانه وار، خدمت به خلق بشر میکنم

        ۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3