سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 2 دی 1403
    22 جمادى الثانية 1446
      Sunday 22 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        يکشنبه ۲ دی

        کاغذ کادوی زشت ...

        شعری از

        محمد رضا صالحی

        از دفتر مسافر بیابان نوع شعر دلنوشته

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۱۷ دی ۱۳۹۲ ۱۲:۱۰ شماره ثبت ۲۲۰۶۷
          بازدید : ۸۰۹   |    نظرات : ۴۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر محمد رضا صالحی
        آخرین اشعار ناب محمد رضا صالحی

        حال و هوای ِ شعرم خراب است

        مثل حال ِ خودم

        کاغذ کادوهایم زشت!

        مثل ِ روی ِ خودم

        کادوهایم اما عاشقانه...

        مثل ِ حس خودم

        خراب ست و امیدی نیست

        پوسیده و زخمی ست شعرهایم

        نمی شود گفت شعر

        باید که بگویم پاره های دلم

        با مداد نمی نویسم این نوشته هارا

        درد دل را با خون دل می نویسم

        حال دل خراب است

        نوشته هایم نفس نفس می زنند

        قلم خونینم خمید !

        جگرم سوخت و دلم آتش گرفت

        سوخت هرآنچه سوختنی بود

        دود شد حرف های دلم

        پر پر شد هرچه نوشته بودم

        غمی نیست

        با این تکه تکه های دلم سر میکنم

        هوای دلم سرد و زمستانی ست

        یخبندان و کُشنده

        گرمی خون رگ هایم

        خونی که فوران شده از قلبم

        گرمی این خون برای نفس نفس زدنم کافی نیست

        نفس نفس که میزنم خون فوران میکند در دلم

        و اینجاست که سر تا پایم خونین می شود

        ای وای استاد این بار دگر تاب نمی آورد

        پاره می کند هرچه نوشته ام

        تا فردا صبح چه کنم

        چه شب ترسناکی

        چقدر کابوس میهمان شب سرد من است

        وای اگر بفهمد کاغذ کادویم خونین شده ...

        چه کنم خب؟!!!

        دست خودم نیست

        خون بالا آمد و روی کاغذ کادویم ریخت

        دیدید گفتم بیخیال کاغذ کادو؟!!!

        بگذرید دردهایم برهنه باشند

        نکند بگویند کاغذ کادویت زشت و خونین است

        خدا کند تایید شود نوشته های دل داغدیده ام

         

         

        به یادتون هستم بهترین خواهرهای دنیا شکوفه ی من ... ، مینای من  ...

        ۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        6