گفتم ..... گفت : " سانجیلاندیرانلارداندی "
چندی پیش آقای طاهر بختیاری "عزیز"( نوه خواهرم ازتبریز)
واژه " سانجیلاندیرانلارداندی " را درصفحه خود گذاشت که به عنوان درس اول آموزش زبان ترکی ازاین واژه اسم برد ( البته به شوخی به دلیل تلفظ سخت این واژه ) وهمین دستمایه ای شد که این حقیر تعدای ازواژه های همگون را پیدا کرده ودرقالب شعری تقدیم عزیزانم کنم تلفظ این واژه ها حتی برای آذری زبانان عزیز نیزشاید قدری سخت باشد اما آز آنجا که این لغات دارای ریشه و رکن در ادبیات ترکی آذری میباشند لذا قصد من شناساندن گوشه های گویش زبان ترکی آذری بود .همین ..... ابیات طوری تنظیم گردیده اند که مصرع اول فارسی ومصرع دوم ترکی آذری است که ترجمه شعرگونه مصرع دوم به فارسی نیز بیان شده است فقط استدعا میگردد قبل از مطالعه شعر این 8 لغت ومفهوم شان را از نظربگذرانید
( پائین همین صفحه )
گفتم ..... گفت : " سانجیلاندیرانلارداندی "
گفتم ای ترک ختا شعله عشقت کشد آخرمرا گفت :
عشقیمین یانار اوتی بو دنیانی یاندیرانلارداندی جانیم
آتش عشقم کنون اخگری سوزنده هست ای جان من
------------------
گفتم آخر تشنه روی توام ای مه جبین دلدار گفت :
گوزلریم عاشیق لری یانگیلاندیرانلارداندی جانیم
چشمهایم بهرعاشق ها تشنگی است ای جان من
-----------------
گفتم ازجام وصالت باده ای نوشان مرا ای دلبرم گفت :
معشوق عشقین شربتین دامجیلاندیرانلارداندی جانیم
شربت عشق ازدست دلبر قطره قطره نوش کن ای جان من
------------------
گفتم عناب لبانت نوش دارویم شده شیرین سخن گفت :
شیرین لبیم ناخوشلاری یاخجیلاندیرانلارداندی جانیم
لب شیرینم شفای بیماران شده است ای جان من
------------------
گفتم زاهدان شهر حاشای عشقت میکنند گفت :
عشقیمین اعجازی دور درد لری داندیرانلارداندی جانیم
اعجازعشق من انکار درد در بیماران است ای جان من
-----------------
گفتم نوشتم نامه ای با سوزدل دروصف چشمان تو گفت :
باخیشیم خومار گوزوم یوز نامه یازدیرانلارداندی جانیم
بر نگاه و چشم من صد نامه بنویسند روزها ای جان من
-----------------
گفتم ای سیمین برم زیبا یان حسودت گشته اند گفت :
قاشلاریم کیپریک لریم اونلاری سا نجیلاندیرانلارداندی جانیم
ابروان وتیرمژگانم "درد دل آرد" بهر شان ای جان من
------------------
گفتم که شعر "راد" ازنگاه و چشم تو دم میزند گفت :
شیرین شعری روان طبعی دنیانی گاندیرانلارداندی جانیم
طبع روان وشعر شیرینش ، دلبران افسون کند ای جان من
----------------------------------------
یاندی = سوخت ( سوزاننده ) دراین اثر
یانگی = تشنه
دامجی = قطره
یاخجی = خوب ( بهبودی ) در این اثر
داندی = منکر شد ( منکر شدن ) در این اثر
یازدی = نوشت ( نوشتن ) در این اثر
سانجی = دل درد = دردهای ناحیه شکمی = اسپاسم
گاندی = فهمید = حالیش شد ( حالیش شدن ) دراین اثر