سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 8 بهمن 1403
    28 رجب 1446
      Monday 27 Jan 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        وداع از اين دنيا براي ما بسيار نزديك است، ولي ما آن را بسيار دور مي‌بينيم وگرنه اينقدر با هم نزاع نداشتيم. محمدتقی بهجت

        دوشنبه ۸ بهمن

        تکه دل هایم

        شعری از

        مینا فیروز

        از دفتر دلسردی نوع شعر افراغ اندیشه

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۸ آذر ۱۳۹۲ ۱۹:۰۶ شماره ثبت ۲۰۷۹۷
          بازدید : ۷۰۱   |    نظرات : ۵۱

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر مینا فیروز

        می دیدم

        در چشمانت می دیدم

        آن دم که غرورم را زیر پاهایت له کردی

        حسرت را دیدم

        ولی حال که دستت در دست اوست

        بگو ببینم

        رو به کدام آسمان برای خوش بختی ات دعا میکنی؟؟؟

        مگر نشنیده ای که می گویند:

        آه مظلوم زمین نمی ماند!!

        *****************************************

        روزها در پی هم سپری میشود

        پاییز گوله دلتنگی را

        با حسرت به دوش میکشد

        انگار خدا هم عاشق پاییز است

        چون

        آخرین شبش طولانی ترین شب است

        انگار خدا

        هم عاشق است

        *******************************

        آهای مفرد مذکر غائب من

        آرام بخند

        خدا صدای خنده هایت را میشنود

        دوست ندارم زمین خوردنت را ببینم

        آرام بخند

        ******************************

        ثانیه های ساعت دیواری اتاقم ساکت مانده است

        حرکتی نمیکند.

        تنها تو بودی که معنا میدادی به همه چیز

        ولی حال چه؟؟؟؟

        به ثانیه های ساعت

        معنای دوباره دیدنت را میدادی

        ولی حال نمیدانم به چه امیدی

        به ثانیه های خاموش ساعت نگاه کنم

        چون

        عقربه های ساعت فقط عددی را نشان میدهند

        که تو رفتی

        ****************************

        چنان سرنوشت بر من تازیانه های تنهایی میزند

        که دیگر

        یاد و خاطرت را  از ذهنم همانند پوک عمیق سیگار دود کرده ام

        ولی

        میدانم

        روزی باز خواهی گشت و حسرت بودن بامن را داری

        بدان

        وعده دیدار ما روزی که دلتنگ شدی

        ولی

        من دیگر

        حتی به خوابت هم نمی آیم

         

        ۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3