سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 3 بهمن 1403
    23 رجب 1446
      Wednesday 22 Jan 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        وقتی این همه اشتباهات جدید وجود دارد که می‌توان مرتکب شد، چرا باید همان قدیمی‌ها را تکرار کرد. برتراند راسل

        چهارشنبه ۳ بهمن

        ای داد بیداد

        شعری از

        بیژن آریایی(آریا)

        از دفتر برگی از تاریخ نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۱ آذر ۱۳۹۲ ۰۰:۲۷ شماره ثبت ۲۰۵۵۳
          بازدید : ۵۵۷   |    نظرات : ۲۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر بیژن آریایی(آریا)

        در این دنیا که بدها گشته اند خوب

         

        از آن بد گشته ام،چون خوب هستم

         

        چو شیران روبهان،روبه شده شیر

         

        بخندم من ، تو پنداری که  مستم

         

        خروسان چون گزینند سیره مرغ

         

          خروسی  آمده  اندر  نشستم

         

        مرا گویند چون مرغی نمایی

         

        به افلاک آورند خاک الستم

         

        بیا چون ما بده دم را تکانی

         

        که  از  این  ارتعاش  در  ناز  هستم

         

        از آن روزی شدم صاحب زر و سیم

         

        که خود ساکن شدم،از دم بِجَستم

         

        ولی این ارتعاش انسانبت نیست

         

        نگشتم مرتعش،ای ناز شستم

         

        چرا هستم تهی دست زمانه

         

        ویا چون دیگری خود را نبستم

         

        از آن بی دولت و خوار و نزارم

         

        که از دستمال،خالی هست دو دستم

         

        تملق  هست  از  پیمودن  آز

         

        به دست خود من این بُت راشکستم

         

        نکوهش کردن و دیگر پرستی

         

        از آن باشد که من ایزد پرستم

         

        چو من گویم سخن از عدل و انصاف

         

        به حق می ننگرند،گویند خر هستم

         

        نی ام چهره چو غَرم و باطنم گرگ

         

        چو کیخسرو از این گرگی گسستم

         

        بیا رُستم که بد مردی شده مُد

         

        بیاد  تو  از  این آفات رَستَم

         

        خدایا  وارهانم  زین  هیاهو

         

        بکن شیرین زبان چو کَبَستَم

         =================

        غرم=بره

        کَبَست=تلخ ترین گیاه

         

         

         

        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        6