دوشنبه ۳ دی
یاد تو شعری از حمید (مدیون)
از دفتر مدیون نامه نوع شعر دلنوشته
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲۷ آبان ۱۳۹۲ ۰۲:۴۲ شماره ثبت ۲۰۴۲۳
بازدید : ۵۶۹ | نظرات : ۱۹
|
آخرین اشعار ناب حمید (مدیون)
|
جولان می دهد
در پستوی جمجمه
وقتی که سلول های خاکستری
فسفر به سیخ کشیده اند
و برای یاد تو برشته میکنند...
در این بزم تنها جنسی که از قلم اقتاده
فراموشیست...
باید چه بخورم تا
به الزایمر مبتلا شوم؟
حالا هر چه سرم را
لا به لای کار گرم میکنم
مغزم سرد نمی شود و بی احساس
هنوز بعد چند سال
کله ام داغ است
داغ عشق تو...
ــــــــــمـــــــــد ــــــــــیـــــــــــونـــــــــ
یاد تو ...
جولان می دهد
در پستوی جمجمه
وقتی که سلول های خاکستری
فسفر به سیخ کشیده اند
و برای یاد تو برشته میکنند...
در این بزم تنها جنسی که از قلم افتاده
فراموشیست...
باید چه بخورم تا
به الزایمر مبتلا شوم؟
حالا هر چه سرم را
لا به لای کار گرم میکنم
مغزم سرد نمی شود و بی احساس
هنوز بعد چند سال
کله ام داغ است
داغ عشق تو...
ــمــد ــیـونــــ
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.