سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 3 دی 1403
    23 جمادى الثانية 1446
      Monday 23 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        دوشنبه ۳ دی

        چند رباعی و دوبیتی واره ..

        شعری از

        حسین دلجویی

        از دفتر بخاطر چشمانش نوع شعر رباعی

        ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲۰ آبان ۱۳۹۲ ۱۳:۰۵ شماره ثبت ۲۰۱۹۶
          بازدید : ۹۷۹   |    نظرات : ۵۷

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر حسین دلجویی

        چندرباعی و  دوبیتی واره ...

         

        بیچاره   دلم   همیشگی  غم    دارد

        چندیست که شورش  محرم دارد

        منصور که رفت جزطنابی  نگرفت

        اما    دل  من  گلوله ای  کم   دارد

         

        ****

         

        ایکاش دوباره رسم و عادت میشد

        افسانه  کودکی    حکایت   میشد

        گفتیم که قهر  تا   قیامت    گاهی

        اما  چه  قدر  زود  قیامت  میشد 

         

         

        ***

         

        گاه تلخ است کلام من وگه شیرین است

        همه ی  سر نخ نابودی من در این است

        تا زبان سرخ شود طاق دلم   میلرزد

        آنچنانی که سرم  بر بدنم سنگین  است

         

         

        ****

         

        دیروز میان موج خون رقصید م

        تا اوج حماسه لاله گون رقصید م

        آن کوزه شکست کز دم جانسوزش

         چون صوفی مست  سرنگون  رقصید م

         

        ****

         

        شمعيم  به  راه   باد   خاموش   شديم

        چون برگ بنفشه اي سيه پوش شديم

        جا نا  تو  عجب نيست ز ما بي خبري

        از خاطر  دوستان    فراموش   شديم

         

        *****

         

         

        تفسیر حباب است صفای دل تو

        انگار نبوده ام کمی ، قابل تو

        هر بار مسیج های من برگشتند

        قربان تو و شماره ی  باطل تو

         

        ****

         

        اي دوست زجور چرخ دلگير شديم

        در دست زمانه  سخت  زنجير شديم

        ديروز كه رفت   ما   جواني   داديم

        امروز   بيا  كه  هر  دو  تا   پير شديم

         

        ***

         

        يك پنجره عشق  بود پر معنا بود  
        يك گستره مهر بود چون دريا بود
        او بهر كسان اگر يكي بيش  نبود 
        بهر  دل من  هزار  و يك دنيابود

         

        ***

         

         خانه اي در دل  ما   ساخت و رفت

        تار و  پودش همه پرداخت و رفت

        تا كه پرسيدم  از  او  نام  تو  چيست

        چادري روي  سر   انداخت  و رفت

         

         

         *****

         

        عمری  دلم  ز داغ عزایش کباب شد

        وز  رحمتش حوائج  دل مستجاب   شد

        کاش  آن زمان  که سربرسد موسم حساب

        سر بر  کند حسین  و  بگوید  حساب  شد

         

        ***

         

        گاه تلخ است کلام من وگه شیرین است

        همه ی  سر نخ نابودی من در این است

        تا زبان سرخ شود طاق دلم   میلرزد

        آنچنانی که سرم  بر بدنم سنگین  است

         

        ****

         

        مهتاب   گرفتار    و  غزل خوان   تو   بود

        اشعار   سپید    بسته ی    جان   تو     بود

        عمریست   همین  زلال   کارون   جنوب

        تفسیر   قشنگ  رنگ   چشمان   تو   بود

         

        ****

        ====

         

        سپاس از حضور پرطراوت مهر منیرتان..

         

         

        ۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3