يکشنبه ۲ دی
عرفنا عشق و بیداری ز باورهای عاشورا شعری از رضا محمدصالحی
از دفتر یک حرف و دو حرف نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۱۲ آبان ۱۳۹۲ ۱۲:۵۹ شماره ثبت ۱۹۸۸۸
بازدید : ۶۵۱ | نظرات : ۳۲
|
آخرین اشعار ناب رضا محمدصالحی
|
دوباره ماه شـــیدایی ، دلم لبریز ماتم شد
قلم رخت عزا پوشید ، دفتر خانه ی غم شد
دوباره ماجرای آب ،کودک، تشنگی ، عباس
تپــش هایِ دلم ، سـینه زنی های محرم شد
دوباره آمدی ؟ اهـلاً و سـهلاً خوبِ تکراری
مکـرر در مکـرر قصـه ی انـدوه عالـم شـد
دوباره ، پیـرهن مشکی و سـربند ِ ابـوفاضل
دوباره نوحه میخوانم که چشمان دلم یم شد
دوباره دسته ها جاری ، خیابان ها چراغانی !
و شــعر محتشـم برروی پرچم ها منظم شد
دوباره تکیه ها دایر ، دمام و طبل و مداحی
تمام شهر... یک تعزیه ی ِ ناب مجسـم شد
ذبیـح ِعیـد اضـحی ، شـاهد اولاد ابـراهیـم
حــسینم ، وارث آدم ، مسیح ِ جمله آدم شد
به قربانـگاهِ دستـوری خلیل آورده اسماعیل
چرا خون خدا مصـداقِ ناب ذبحِ اعظم شد ؟
چه مشـتاقانه می میرند... یاران روز عاشــورا
حبیب ومسلم وعون و علی... برهم مقدم شد
گلـوی تشـنه ای نازک ، علـی ِ اصغری زیبا
دهان ِغنچه ا ی پرپر، فدایِ دین خاتـم شد
خیام و دامن و آتش ، به جهل مردمـی ابتر
اسـیرِظلم این افسانه ، زینب ... مادرِ غم شد
عرفنا عشـق و بیداری ز باور های عـاشـورا
و لولا رایت ِ عبـاس...، بیـداری مرخم شد
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.