شنبه ۳ آذر
|
دفاتر شعر عبدالله خسروی (پسر زاگرس)
آخرین اشعار ناب عبدالله خسروی (پسر زاگرس)
|
راز دلت را میدانم
گمشده ات را از نگاه خسته ات
میخوانم
بدنبال خوشبختی میگردی ..
سكوتت را میشكنم
اینجا چراغی روشن است ..
دلم دروغی شیرین میخواهد
از حقیقت های تلخ رهایی یابد ..
خسته ام از واژه های بارانی
و روزهای سیاهی كه برنده اند
وكند میگذرند ..
هوا همیشه ابری نیست
حقیقت های تلخ
آسمان را بارانی می كنند ..
گاه آه یك یتیم
دفتر شعری را خیس میكند
آنانكه دلی زخم خورده
و روحی رنج كشیده دارند
ادبیات تلخ را می فهمند ..
آدمها حرفی برای گفتن ندارند
و من
عادت كرده ام در خواب هایم
كابوس سكوت ببینم ..
با آنكه زندگی همیشه جاریست و
پر از شادی های گمشده
با خود فكر میكنم
خوشبختی میان مردمان این روزگار
عریان شده
و آبرویش بر باد رفته است ..
عبدالله خسروی(پسرزاگرس )
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.