يکشنبه ۲ دی
باران شعری از گل بهار جلالی
از دفتر عاشقانه1 نوع شعر نیمائی
ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۹ مهر ۱۳۹۲ ۲۱:۱۰ شماره ثبت ۱۸۸۵۱
بازدید : ۸۶۷ | نظرات : ۸
|
آخرین اشعار ناب گل بهار جلالی
|
ببار باران,بوسه بارانم کن/خیس کن خاطره ی عشق مرا/نم نم باران را همدم اشکم کن/قطره ای از دریا/قطره ی باران کن/ پس ببار ای باران/تا نبیند کسی اشک مرا/تا نفهمد کسی راز مرا/چه بفهمند که من می گریم/یا که تو بر دل من می باری/دل من می سوزد,که ندارم توان,که بگویم,عجب دنیایی است/نه وفایی دارد,نه صفایی دارد/دستها در جیبشان چه قشنگ پنهان است/ونه انگار که دستی به ما محتاج است/و من در سنگینی چشمان شما منفورم/چه سریع می گذری از یادم/چه نگاه سردی!!/ و نه انگار که روزی دلمان با هم بود/ پس ببار ای باران/منو تنهایی من می مانیم/منو یک حس غریب/که نه محتاج نگاه سردی است/ ونه مشتاق دلی که بلغزد بر من
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.