دوشنبه ۱ ارديبهشت
کعبه چشم های مشکی تو شعری از حبیب حاجی پور (پاییز)
از دفتر پاییز نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۵ شهريور ۱۳۹۲ ۱۱:۴۸ شماره ثبت ۱۷۴۱۲
بازدید : ۶۰۳ | نظرات : ۴۵
|
دفاتر شعر حبیب حاجی پور (پاییز)
آخرین اشعار ناب حبیب حاجی پور (پاییز)
|
در معمای زلف تو بانو،چقدر جبر و احتمال شدم
تا بیابم جواب مسئله را،چند سال است پاسکال شدم
سال ها پیش آفریده شدم،در میان نگاه آبی تو
این چنین ساده و قشنگ و زلال،زاده ی خطه شمال شدم
می چکد خنده های سرخی از،تاک های مقدس لب تو
تا که نوشیدم از شراب لبت،مهر بر لب زدند و لال شدم
کعبه ی چشم های مشکی تو،قبله گاه نماز من شده است
تو پیمبر شدی برای دلم،من برای دلت بلال شدم
هر چه در خاطرات سُر خوردم،تا بفهمم تو در منی یا من
پاسخی را نیافتم اما،در عوض غرق در سوال شدم
بیرجند- شهریور 92
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.