سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 3 آذر 1403
    22 جمادى الأولى 1446
      Saturday 23 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۳ آذر

        شراب

        شعری از

        اسمر شجاعان

        از دفتر شعرناب نوع شعر مثنوی

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱۶ مرداد ۱۳۹۲ ۰۰:۳۷ شماره ثبت ۱۶۵۲۳
          بازدید : ۹۳۲   |    نظرات : ۱۱

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر اسمر شجاعان

        شراب دیشب تا سحرمن در دل میخانه بودم/میان دلبران صاحبدل و دیوانه بودم دریغاباهمه پیمانه ها بی گانه بودم/که گویی سالهامن در کدامین خانه بودم چه روز و شب که بودش خفتن من/عیانش کن دل سوخته از تن که این رسم وفای آشنا نیست/اگر در میکده حاجت روا نیست به هر عهدی که با دلدار بستم/سبوی باده را از جان شکستم که تا چند جرعه ای را سر کشیدم/ز احوال دلم مستی ندیدم زدم پیمانه ای دیگر به مستی/که گویی جام را باده الستی زقبله آمدم سوی خرابات/برای دلبری سوی مناجات به خمره جا کنم من در پیاله/که امشب مستیم از آه و ناله بگو ای پیر کجای این حرام است/به کوته بینی و کز فکر خام است شرابی کز نی یارب بجوشد/لباس زهد بر تقوا بپوشد به نا اهلان و چرکین خرقه پوشان/نیاید این شراب مست جوشان چه سری در نهان این شراب است/گذر کردن از آن چون جوی آب است به مطرب گفتمش سازی بسازد/که اهل دل به آوایش بنازد که چون رقص شراب در جام باشد/حساب دیگری در کام باشد در آن مجلس که رندانش شفایند/به بوی مست می بد مبتلایند اگر ساقی بدانی مزه ی می/بنالی از ته دل همچو یک نی که نوشش را عسل خوشتر از این کی/گوارا بودش از صد سال و صد دی برو دیگر نشو ساقی تو ای دل/اگر در تو کمی بودش بر این میل مثنوی/اسمر شجاعان
        ۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        شرابی پر است از صواب سرودی گوارا و ناب ااا مرامت همه حُسن خُلق و پاداش تو صد ثواب
        نادر امینی (امین)

        یکی از بزرگان اهل شعر درودی فرستاد برمن از روی مهر نبودم لایق حمو ثنای بندگان بباشم حقیری زشرمندگان سرودم تا که سنجم عهد خویش به اشک یتیمان پای افتاده پیش نه من آن نیک سرشتم در این روزگار ولی من کجا وسعدی روشن فکار کنون من درودی فرستم مریم که عادل بود کنیه اش چو عادل هماره بود با همه بنیه اش
        مدینه ولی زاده جوشقان

        تو ای آن که در قلب و روح منی اا خداوند حکمت خدای غنی اا به اطراف خود هم نگاهی بکن اا بتابان بر این سر زمین روشنی مدینه ولی زاده ی
        مریم عادلی

        درود برشما شاعر نیک سرشتتتت کاش دنیااز فکرتان مینوشت
        نادر امینی (امین)

        مرده آن است که نامش به نکویی نبرند ورنه هرمرد تبهکار به جهان زنده بود لیک مرد فداکار فلکی زنده کند دست دردست فقیران دهد و خرج یتیمان بکند این چنین که رسم خردی درجهان زنده بود پیش یزدان همه از فقر وغنیآن برازنده بود نه ستم بیند و نه ستمکار بود عاقبت در پی عقبی رود پا زدنیا بکشد

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4