جمعه ۲ آذر
میخواهی چه کنی؟ شعری از نسیم
از دفتر عاشقانه های من وتو نوع شعر دلنوشته
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۹ مرداد ۱۳۹۲ ۲۰:۱۷ شماره ثبت ۱۶۲۱۴
بازدید : ۶۵۱ | نظرات : ۳۹
|
|
من غرق میکنم خیال تورا
از عطر یادم..و از بوی خاطرم
تو میخواهی چه کنی؟
میروی تا شکایتم را به بوسه کنی
یا طعم آب را عوض کنی
میروی شب را قاب بگیری در چشم من
یا روز را بکشی در دلم
نه...تو نمیتوانی
من نگاهت را غرق بوسه میکنم
تو میخواهی چه کنی؟
میروی پشت دیوارهای بهانه
تا چشمت در چشمم نیفتد
یا میروی به رویای باران
نه.. تو نمیتوانی
من بستری برایت میبافم از یاس و پونه
تو میخواهی چه کنی؟
میروی شب را به معراج ستاره بیاوری
یاستاره را میبری به بستر اشک های پاره
نه نمیتوانی؟
من آغوشم را مینوازم بر اندامت
تو میخواهی چه کنی؟
میروی گوشه تاریک نرسیده به سکوت
مخفی ابهام آیینه میشوی
یا میروی تا رد پای تردید را بیابی
نه نمیتوانی!!!
من راه های رفتنت را میبندم
تو میخواهی چه کنی؟
روبروی تو منم... پشت سر منم
پشت پنجره منم
بالای خاطره منم
پایین انتظار منم
روبروی نگاه خسته منم
تو هیچ راهی نداری جز افتادن به پای
گریه من...
بوسیدن خیال من
بوییدن یاد منم
خوردن جام من
لمس نگاه من
مست شراب من
میبینی؟
همه جا من!!!
پس چرا بیخود به قفس میکوبی
اینجا دل من...
قفس تو ...پرنده خسته آرام باش
راه گریزی نیست...از نگاه عقاب من
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.