يکشنبه ۲ دی
|
دفاتر شعر محبوبه زیدی (ماه پوپک)
آخرین اشعار ناب محبوبه زیدی (ماه پوپک)
|
یادت به خیر
ای دوست
ای صمیمی
ای یگانه
یادت به خیر
که نگاهت الوندبودوبرای گذرازآن
بایدفرشته میشدم ودرخون خویش غسل..
یادت به خیر
که سپیده در تپش نفسهای من وتو
بال برجهان گشودو
اشهدوان لااله الا تو
تو
تو
برقطره قطره نگاههای من
وآه آه آه
افسوسهای تو
زمان رامحکوم به رفتن کرد
وتو
ومن
شهیدحسی خشکیده برلبمان
افتاده برکنارچشمه ای
که توان نوشیدن قطره ایی ازآن نبود
نفسم
نفسم رابرگودی گردنت میکشانم
وتطهیرمیدهم بودنت راقبل ازقربانی شدن
آه ای اسماعیل
اعتمادی براین فرشته نیست
برخیز
برخیزکه این بارپیامبرتوزنی است سنگدل
که خنجرت رابرگلویت میکشاند
ولب برگردنت نهاده ا
ازخون خدایت هم نمیگذرد
بریده گردنت رامیمکد
میمکدکه فربه شودبه این پیامبری
آه ای دوست
ای یگانه
ای عشق
حالا بااین شهید این قربانی چه کنم
چه کنم ای دوپلک برهم نهاده ات پروردگارمن
این تن را
به کدام دریا
کدام آتش
کدام بودابسپارم
که گناهکارابدی منم
به دار
به اوج
که پله پله...
که خودفرشته ای نجات نداشت
اسماعیل فرشته ی نجات نداشت
که قربانگاه رابادوچشم عاشقت آمده ایی
وخنجرت راکه باخودآورده ای
ای یار
ای یگانه
ای شفیق
این پیامبرزن است وسنگدل
کافرشو،
شعرنخوان.آیه نخوان
سرودنخوان
به قربانگاه نیا
این پیامبرکافراست وازخون تونمیگذرد...
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.