يکشنبه ۴ خرداد
نزدیک شومینه شعری از شبنم حکیم هاشمی
از دفتر غزل نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ دیروز شماره ثبت ۱۳۷۹۷۵
بازدید : ۲۱ | نظرات : ۰
|
دفاتر شعر شبنم حکیم هاشمی
آخرین اشعار ناب شبنم حکیم هاشمی
|
میبینم آن صندلی را
نزدیک شومینه مانده
خالیست برعکس بغضم
بعضی که در سینه مانده
...
لبخند اویی که رفته
قاب است پشت دریچه
او رفته است و نگاهش
آنسوی آیینه مانده
...
هنگام رفتن به من گفت
راهش به سمت نبرد است
زیرا که در سرزمینش
ضحاک پر کینه مانده
...
میخواست هنگام پیکار
اسطورهی صلح باشد
در سرزمینی که هر جا
رویای دیرینه مانده
...
رویای هر مادری که
پرپر شده پهلوانش
با یاد داغی که بیشک
در قلب تهمینه مانده
...
رویای هر چه پدر که
هر جا به فکر نبرد است
هرچند از زخم هر جنگ
روی دلش پینه مانده
...
این قصهها شعر دردند
او شاعر قصهها بود
او رفته و صندلیاش
نزدیک شومینه مانده
...
شبنم حکیم هاشمی
|
|