سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید |
|
||||||
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است. |
کوچه تاریک میان سگ وماه
مانده بغضی درگلوازدیرباز.......
این شبانه این سکوت مشکوک
ناگهان بشکست کودکی باگریه هایش.....
می گذاردمادرش پستان گرمی دردهانش.......
شیشه ی قاب تنهایی فروریخت......
سگی دردوردست عوعوکنان
کرداعلامشجاعت!.......
رگ های کوچه درزیرپایم
چون دانه های تسبیح می خورندبرهم........
شعله ی فانوس دردستم
پت پت کُنان می گرددخاموش!......
بادی ازسمت شمال بازی می کند
دربین درختان صنوبر.......
آب سردچشمه
ازپلکان جوی می گرددسرازیر......
دخترکی درپشت پنجره
درنورفانوس می زندشانه برموی بلندش........
ناگهان احساس کردم
دردرونم چیزی می جوشد!
شاید مثل حسّ بلوغ.......
ازپروانه پرسیدم:
که آیااین حسّ بلوغ همان عشق است
شایدازخواهرم پروانه پرسیدم!!.......
درود برشما
زیبا قلم زدید
شعراتون رابهمریخته ارسال میکنید
بهتره که درستش کنیم که مخاطب گیج و دلزده نشه
چیدمان شعر سپید خیلی مهمه
موفق باشید