جمعه ۵ ارديبهشت
ایران شعری از هانی رایگان
از دفتر بی نام نوع شعر نیمائی
ارسال شده در تاریخ ۷ روز پیش شماره ثبت ۱۳۷۱۲۰
بازدید : ۶۶ | نظرات : ۸
|
آخرین اشعار ناب هانی رایگان
|
من از انسان فرداروز میترسم
از این تَنهائیه مرموز میترسیم
من از آواز این ننگ فرورفته
که دل ها را به دور هجمهٔ بهتان و
اِبلیسی که صد رحمت به شیطان و
آن مار دو سر آوازه اش
ننگ است و بدنامی
و ضَحاکی کنون
دل را به آن خوش کرده
در تاریکی مبهم
به سرمای سقوطی از پس
این تاول خشکیده بر سوگ سیاوش
همچو آرش با کمانی از دل امید
در اوج کوهی از الماس و آتش
بر فراز این زمین و
خاک جانانَش
همه گم کرده راهش را
چه نامی داشت این ایران
سرای تا ابد جاوید
اما تلخ از این دوران
من از انسان فردا سوز میترسم
از این غمگینی امروز میترسم
|
|
نقدها و نظرات
|
سلام و عرض ادب سپاس فراوان بابت نظر و تذکر شما پاینده باشید 🕉️🌸 | |
|
سلام و عرض ادب سپاسگزارم 🕉️🌸 | |
|
سلام و عرض ادب سپاس از توجه شما 🌸🕉️ | |
|
سلام و عرض ادب جناب زندیه همراه گرامی سپاسگزارم ، نظر لطف شماست پاینده باشید 🕉️🌸 | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
احتمالا خط اول فردا روز هم اشتباه تایپی باشعع و فرداسوز درست باشعع... چون هم معنای زیباتری داره هم همخونی داره با خط پایانیتون...
شایدم منظورتون همون فردا روز...
درود بر شما