جمعه ۲۵ آبان
آخرین قطره ی این جام تهی را تو بنوش . شعری از حسین دلجویی
از دفتر بخاطر چشمانش نوع شعر نیمائی
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۲ ۰۳:۱۸ شماره ثبت ۱۳۶۶۹
بازدید : ۸۵۲ | نظرات : ۶۹
|
آخرین اشعار ناب حسین دلجویی
|
از تو می باید گفت...
از تو ای پاک ، نجیب...
از تو ای حرمت عشق...
از تو ای یار ، حبیب..
از تو آدم ، حوا...........
از تو ای مجرم پرونده ی سیب
از تو ای قله ی سرشار شکوه..
از تو ای سینه ی سینین نجات...
از تو ای روح نجابت ، ای کوه...
از تو ای مهر، شفیق ،
از تو ای دوست ، رفیق....
***
از تو باید گفتن ،
از تو باید سفتن...
از گل و برگ درختان گفتی
روشن و پاک و مطهر به بلندای کلام
ساده از نم نم باران گفتی...
چه درخشان گفتی..
از صفا و دل انسان گفتی...
از تو می باید گفت...
از تو ای پاکتر از شبنم صبح...
و تو سرشار تر از نم نم صبح...
تو غنی از همه خوبی ، گل فروردینی
آیتی ، آیت پاکی ، تو خودت آئینی...
گر چه در نور تجلای ادب پروینی ....
تو برای غم امروز دلم تضمینی...
***
با زهم حرف بزن ،
باز هم شعر بخوان
ای نوایت همه عشق ،
با من خسته بمان...
از فراسوی خدا سوی دلم آمده ای..
از همان خطه ی شور...
از همان باغ امید
از همان شوق حضور ،
از همان جلوه ی نور...
من نگویم که تو آسان به دلم آمده ای..
و نه ارزان ، ای دوست
تو گران مایه ترین گوهر درج ادبی..
شهد شعری ، غزلی
نخل افراشته در باغ بمی
حاوی شهد کلام....
شهد شیرین مرامی ، رطبی...
ندهم از دستت ، ندهم ارزانت..
***
با دلم حرف بزن ،
باز هم شعر بخوان...
«زندگی صحنه زیبا ی هنرمندی ماست» *
«هر کسی نقش خودش خواند و از صحنه رود» *
زندگی جلوه ی رویایی اندیشه ی ماست...
زندگی چون شعر است
«زندگی سوت قطاریست که در خواب پلی میپیچد» *
«زندگی حس غریبیست که یک مرغ مهاجر دارد » *
زندگی شعر خداست...
شعر در جان و تن و ریشه و اندیشه ی ماست
من که خوشبخت ترین مرد جهانم امروز
مثل یک کوزه ی آب
مثل یک جام شراب
مست جوش و غلیانم امروز..
چون توهستی یارم
چون تویی دلدارم...
چون تو را من دارم...
با دلم حرف بزن و کمی شعر بخوان..
با تو احساس غریبی دارم
شاعرم ، حس عجیبی دارم..
با من خسته بمان،
غزل مهر بخوان
***
شاید این جمله که میخوانی تو
آخرین قطره ی ته مانده ی جامم باشد
شاید این شعر و شعور
آخرین حرف من و شعر و کلامم باشد
«آخرین قطره ی این جام تهی را تو بنوش» *
با دلم حرف بزن...
تا خدا گرم بجوش..
سخن از مهر بگو... ،
باز هم شعر بخوان
ای نوایت همه شوق ،
ای وجودت همه جان ...
با من خسته بمان...
با من خسته بمان...
***
**
*
=====
با یک دنیا عشق .... .
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.