چهارشنبه ۲۲ اسفند
|
دفاتر شعر جلیل فرخ نیا مهربون
آخرین اشعار ناب جلیل فرخ نیا مهربون
|
✨#داغ مادر...
جان و تن،عاشق تـو،با دل شیدا چکنم...
غرق در فکر توأم،بی تو و غمها چکنم...
من بسی خاطره از کوی تو دارم مادر...
حال افسرده دراین کوچه و تنهـا چکنم...
دل طلب کرده شَوَد غرق درآن بَحر رُخت...
شده اینک زغمـت،جـان همه غوغـا چکنم...
کاش رویی تو نشانم بدهی از سر لطف...
پاسخِ دیده مشتاقِ جمال تو به فردا چکنم...
ماه رویـان به جهـان،خرم و دلشاد ز یـار...
ماهِ من،غمزدهِ هجرِ تو در لنگه دنیا چنکم...
ساحل آبی تو،موج خروشانِ دلم را پس زد...
تَـن اسیر،تشنه به دل،شوری دریا چکنـم...
داغ تو شهر دلم را همه آشوب کشید...
تو بگو با غم تو بی تو و تنها چکنـم...
داغ تـو،شهر دلم را همـه آشـوب کشید...
تـو بگو بـا دل دیـوانه به شبهــا چکنـم...
😭
❤️مـــادر❤️
#شعر:
#فرخ_نیا_جلیل_یزد
|
نقدها و نظرات
|
درود بیکران بر شما استاد گرامی | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بی تو ای سروِ روان، با گل و گلشن چه کنم؟
زلفِ سنبل چه کشَم عارضِ سوسن چه کنم؟
آه کز طعنهٔ بدخواه ندیدم رویت
نیست چون آینهام روی ز آهن، چه کنم؟
برو ای ناصِح و بر دردکشان خرده مگیر
کارفرمایِ قَدَر میکند این، من چه کنم؟
برقِ غیرت چو چُنین میجَهَد از مَکمَنِ غیب
تو بفرما که منِ سوخته خرمن چه کنم؟
شاهِ تُرکان چو پسندید و به چاهم انداخت
دستگیر ار نشود لطفِ تَهَمتَن چه کنم؟
مددی گر به چراغی نکند آتشِ طور
چارهٔ تیرهشبِ وادی ایمن چه کنم؟
حافظا خُلدِبَرین خانهٔ موروثِ من است
اندر این منزلِ ویرانه نشیمن چه کنم؟