چهارشنبه ۲۲ اسفند
ترنم باران شعری از هستی شمشادی
از دفتر عطرِ یاس نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ حدود ۱ ماه پیش شماره ثبت ۱۳۵۷۱۰
بازدید : ۲۱۷ | نظرات : ۳۱
|
آخرین اشعار ناب هستی شمشادی
|
عصر بود؛
باران می بارید،
منبودم
و تنهایی!
صدای باران
روحم را،
جلا میداد
قطره های
نقره ای باران،
روی شیشه،
روی برگ ها،
و روی گلها،
نقش بسته بود!
عطر خاکِ خیس
به مشامم
می رسید
غرق در
رویا بودم،
می اندیشیدم،
به روز ها،
به ساعت ها،
و ثانیه ها!
می اندیشیدم؛
به معبود،
به خلقت،
و به نعمت!
باران؛
گرد و غبار ها را
شست،
به گلها
و درختان
جانی
دوباره بخشید،
و حتی
مرا،
تغییر داد!
|
نقدها و نظرات
|
سپاسگزارم،نظر لطف شماست🙏🌱 ممنونم که اشعار بنده رو حمایت می کنید🌸 | |
|
درود بیکران سپاسگزارم،نظر لطف شماست🙏🌸 | |
|
درود بیکران سپاسگزارم بابت حمایت تون از اشعار بنده🙏 من اشعار شاعران زیادی مانند سهراب سپهری،فروغ فرخزاد،پروین اعتصامی،حافظ و... رو خواندم،و بنظرم خواندن اشعار شاعران نامدار برای هر شاعری لازمه✍️ | |
|
درود بیکران سپاسگزارم،نظر لطف شماست🙏🌸 | |
|
درود بیکران سپاسگزارم بابت حمایتتون از اشعار بنده🙏🌼 | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
آفرین دختر خوب
پایانبندی هم زیبا و متعالی
درود بر شما شاعر جوان
مطالعه در رأس برنامههای زندگیت باشعع... مثل من نباش