دوشنبه ۲۴ دی
تلخ بودم شعری از مهلا جوادی
از دفتر کلبه غم نوع شعر چهار پاره
ارسال شده در تاریخ ۲ روز پیش شماره ثبت ۱۳۵۰۸۲
بازدید : ۱۲ | نظرات : ۲
|
آخرین اشعار ناب مهلا جوادی
|
فصل فصل دلم پر از درد است
بند بندم گواه رسوایی ست
اینکه با شعر درد می بارم
آخرین رعشه های تنهایی ست
بید بودم درون طوفان ها
ریشه هایم مرا نفهمیدند
باغبان های باغ افکارم
از خیالم دروغ می چیدند
مست و مصلوب زندگی بودم
دود سیگارها حجابم بود
سیبِ ناخورده ی هوا خواهی
طعمه ی مشت های خوابم بود
تلخ بودم که قهوه مَن را خورد
تلخ بودم که باورم کردند
کافه هایی که شعر می فهمند
با روانی برابرم کردند
گوشه ی ذهن خسته ام شعری
خواب های مزخرفی می دید
فاعلاتن مفاعلن فَعَلُن
روی دیوار مشت می کوبید
پیک ها پشت هم سرازیر است
شاعران مست های بی رحم اند
پیک آخر به نام تن هایی ست
که شب وصل را نمی فهمند
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیار عالی و زیباست