سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 15 خرداد 1404
  • قيام خونين 15 خرداد، 1342 هـ ش
  • زنداني شدن حضرت امام خميني -ره- به دست مأموران ستم شاهي پهلوي، 1342 هـ ش
9 ذو الحجة 1446
  • روز عرفه - روز نيايش
Thursday 5 Jun 2025
  • روز جهاني محيط زيست

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

هر جا که هستید همان جا نقطه آغاز است،تلاش بیشتر امروز،سازنده فردای متفاوت شماست. آندرو متیوس

پنجشنبه ۱۵ خرداد

تلألو هستی

شعری از

علیرضا آرین مهر

از دفتر خاورمیانه نوع شعر غزل

ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۱۳ دی ۱۴۰۳ ۱۲:۰۴ شماره ثبت ۱۳۴۸۹۲
  بازدید : ۱۰۶   |    نظرات : ۱۳

رنگ شــعــر
رنگ زمینه

تو انعکـاسِ جهــانِ دوبــاره ای حتماً 
طلـوعِ ســر زده ی بی بهانه ای اصلاً
.
وَرای وســوسـه ی پیـــروانِ وهـم آلود
فراتــر از  صُــوَرِ  بی کـرانه ای قطعاً
.
بپاش روی لـبــم جرعه جرعه اقیـانوس
اگــرچـه  می دانـــی آرمـیـــده ام قبلاً
.
کمی از این همه تکرار آن طـرف ترِ شهر
بغل کـن این مـنِ دیوانه را نگــو : بعداً
.
به پـاسِ شیطنتت بوسه بوسه روی گلوم
مــرا بگیـر و بســوزان و ذبـح کـن شرعاً
.
منی که بی تو حضورم به خواب می ماند
تو ای تلألو هستــی! چگـونـه ای بـا مَن؟!
.
چقــدر از تـو بگویـــم چقــدر بنویســم!
تمامِ مـن به فـدای تو! روز خـوش فعلاً...
.
علیرضا آرین مهر
۳
اشتراک گذاری این شعر

نقدها و نظرات
شاهزاده خانوم
يکشنبه ۱۶ دی ۱۴۰۳ ۱۰:۴۳
خیلی قشنگععع خندانک با قافیه‌ای خاص... خندانک
درود بر شما بزرگوار خندانک
علیرضا آرین مهر
علیرضا آرین مهر
جمعه ۲۱ دی ۱۴۰۳ ۱۹:۲۳
سپاسگزارم دوست گرامی ام
زنده باشید
ارسال پاسخ
شاهزاده خانوم
يکشنبه ۱۶ دی ۱۴۰۳ ۱۰:۴۶
هر چند فک می‌کنم مصرع آخر نسبت به بقیه مصاریع ضعیف بوده و قطعا می‌تونستید خیلی قوی‌تر پایان رو ببندید...

ببسید این فقط یه نظر شخصیععع...🙈
عباسعلی استکی(چشمه)
يکشنبه ۱۶ دی ۱۴۰۳ ۱۵:۴۱
درود بزرگوار
به شعر ناب خوش برگشتید
غزل ناب و زیبایی را هدیه آوردید
موفق باشید خندانک خندانک
علیرضا آرین مهر
علیرضا آرین مهر
جمعه ۲۱ دی ۱۴۰۳ ۱۹:۲۳
سپاسگزارم جناب استکی گرامی
زنده باشید
ارسال پاسخ
محمد باقر انصاری دزفولی
يکشنبه ۱۶ دی ۱۴۰۳ ۰۹:۰۲
زیبا می سرایید
عالی عالی سرودی بود
درودبر شما بزرگوار
خندانک خندانک خندانک خندانک
علیرضا آرین مهر
علیرضا آرین مهر
جمعه ۲۱ دی ۱۴۰۳ ۱۹:۲۴
سپاسگزارم جناب انصاری عزیز
ارسال پاسخ
مجتبی رحیمی
يکشنبه ۱۶ دی ۱۴۰۳ ۰۹:۲۸
درود و عرض احترام استاد علیرضا آرین مهر

غزل شما با تصویرسازی‌های زیبا و عمیق از احساسات انسانی، مخاطب را به دنیای پیچیده و پر از رمز و راز عشق می‌برد. این که «تو انعکاسِ جهانِ دوباره‌ای» و «منی که بی تو حضورم به خواب می‌ماند» نشان از فلسفه عمیق شما در بیان عشق و وابستگی است که فراتر از دنیای ملموس می‌رود. همچنین تکرار عباراتی مانند «چقدر از تو بگویم» و «تمامِ من به فدای تو!» در انتهای غزل به زیبایی شدت و عمق احساسی را که در کلمات شما نهفته است، نمایان می‌کند.

با احترام و تحسین
قدح

علیرضا آرین مهر
علیرضا آرین مهر
جمعه ۲۱ دی ۱۴۰۳ ۱۹:۲۴
سلام و عرض ادب جناب رحیمی عزیز
سپاس از لطف و مهربانی شما
زنده باشید
ارسال پاسخ
فرامرز عبداله پور
يکشنبه ۱۶ دی ۱۴۰۳ ۱۸:۱۷
درود
مثل همیشه
زیبا و دلنشین
سروده اید
⚘⚘⚘⚘
رقص قلمتان ابدی
علیرضا آرین مهر
علیرضا آرین مهر
جمعه ۲۱ دی ۱۴۰۳ ۱۹:۲۵
سپاسگزارم جناب عبداله پور عزیز
ارسال پاسخ
معصومه درگاهی
سه شنبه ۱۸ دی ۱۴۰۳ ۱۲:۲۰
بسیار عالی بود خندانک
علیرضا آرین مهر
علیرضا آرین مهر
جمعه ۲۱ دی ۱۴۰۳ ۱۹:۲۵
سپاسگزارم بانو درگاهی عزیز
ارسال پاسخ
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


ارسال پیام خصوصی

نقد و آموزش

نظرات

مشاعره

سید مرتضی سیدی

زهی رفیق که با چون تو سروبالاییست ااا که از خدای بر او نعمتی و آلاییست اااا وجود مبارکتان هم معرفت و صدق و صفا ست
غلامرضا مهدوی (مهدوی)

جوابت می دهم از جان اا سلامی بی طمع هرچند می دانم اا که پنداری در این دنیای پر تزویر و پر دوز و کلک اا گاهی سلامی گر کسی گوید اا سلام گرگ را ماند اا که دندانهای تیزش را اا قفای پرده ی گفتار مهرآمیز خود مستور می دارد اا شاگردی می کنم عزیز
سید مرتضی سیدی

تویی که بر سرِ خوبانِ کشوری چون تاج ااا سِزَد اگر همه ی دلبران دَهَندَت باج اااا سلام و عرض ارادت استاد مهدوی عزیز التماس دعا ااا ج
غلامرضا مهدوی (مهدوی)

مرحبا آجرک اللهبزرگا مردا اااا نیست در دست تو جز نسخه ی حاجات و برات
سید مرتضی سیدی

تو بخشیدی روان و عقل و ایمان ااا وگرنه ما همان مشتی غباریم ااا تو با ما روز و شب در خلوت و ما ااا شب و روزی به غفلت می گذاریم ااا نگویم خدمت آوردیم و طاعت ااا که از تقصیر خدمت شرمساریم ااا مباد آن روز کز درگاه لطفت ااا به دست ناامیدی سر بخاریم ااا خداوندا به لطفت با صلاح آر ااا که مسکین و پریشان روزگاریم

کاربران اشتراک دار

محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
1