سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        آهنگِ رقص

        شعری از

        جاسم ثعلبی (حسّانی)

        از دفتر زمزمه های شب نوع شعر مسمط

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۸ خرداد ۱۳۹۲ ۱۷:۴۱ شماره ثبت ۱۳۴۶۱
          بازدید : ۱۱۹۹   |    نظرات : ۲۶

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه


        آهنگِ رقص
        چرا با من دلت تنــــگِ
        نمای تو چه بد رنــــگِ
        نمی زنگی خودش ننگِ
        چرا جانم دلت سنــگِ
        از این دردای اجبـاری
        منم خوابم تو بیداری
        ***
        دلت میدانِ جنگیــــــدن
         دلم مشغولِ خندیـــــدن
        حسودان خوب فهمیـــدن
        بدون طبل رقصیــــــدن
        از این حرفای سر کــاری
        نه دل پاکی نه دل داری
        ***
        پریشونی بگـــــــو آری
        تو مهمونی بگـــــو آری
        نمی مونی بگــــــو آری
        تو داغونی  بگـــــو آری
        تو هر جا دلت می کاری
        به عشقِ خودت مختاری
        ***
        شلوغه خیلــــــی بازارت
        تنم خسته شد از بـــارت
        چه بد جنسِ گلِ خــارت
        عجب دردی تو این کارت
        اگر دردی تو سر داری
        برو بر تخت بیــماری
        ***
        برو عینک بزن در شـــب
        برو آهسته در مکــــتب
        تو می سوزی دلم در تب
        دلم آزاد کن یــــــا رب
        از این دربه در و خواری
        شدم زنجیرِ دربــــاری
        ***
        دلم خسته و تو شــادی
        اگر قهری نکن یـادی
        تو رفتی شهر و آبادی
        تو می گشتی، تو آزادی
        نمی گم مهره ی مـــاری
        تو عقرب نیـــشِ فوّاری
        ***
        نمی ترسی از اون دینت
        نمازت کو و آیینــــــت
        یه رازی توی خورجینت
        چرا چپ شده ماشینت
         نمی پوســـی از آواری
        تو یک سنگی تو دیواری
        ***
        دعایم کن که بر گردم
        از این آوای تو سردم
        نمی رقصی تو آهنگم
        نمی دونی که پر دردم
        مریضِ مست و خماری
        در این آغوشِ دلداری
        ***
        جاسم ثعلبی ( حسّانی) 18/03/1392
         
         
        ۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        5