جدول

بعد چک می‌کنی باید علامت سوال باشععع...
واقعنی زیباست
و ارزش چند بار خوندن‌رو داشت... تصویرسازی شوو دوست داشتم
سپید خلاقانه‌ایععع و حس فانتزی بهش داشتم... فانتزی نوووووو

درود بر جناب رجبی ارجمند
شاد باشی

درود بزرگوار
اجتماعی زیبا و موثر بود

سلام و عرض ادب

شب‌های تهران را دقیق هنرپرور تصویرسازی نمودید.

هنر جُز پرداختن به جزییات نیست

قلم شما در طنزهیومور هم استعداد فوق العاده ای دارد.

سلامت باشید و دلشاد

درود زیباست وغم انگیز

درود بر شما شاعر گرامی

باعرض ارادت
قلمتان همیشه جاودان بادا
شاعر بزرگوار

سلام استاد

درود بر شما

درود بر حسام نازنین. آشنایی زدایی و صور خیال بسیار خوبی داره این شعر احسنت👌👌 جابجایی صفت و موصوف و مضاف و مضاف الیه و استفاده از چند معنایی کلمات...
جالب است که این موارد خیلی در شعر آقا پژمان خودمان پر بسامد است. اما این مصراع:
دیوانه سطل زباله یست
که...
این فرم بیان که «الف»، «ب»ایست (یا ب ای بود) که...در شعرهای آقای مانا و آقای آزادبخت بسیار پر بسامد است خصوصا در شعر های آقای آزادبخت: «الف»، «ب»ی زنی است/بود که...
این در واقع احتمالا یک عنصر سبکی است البته به شرط پر بسامد بودنش

حتما بین
خانه و خیابان
تبانی شده ست
که تو
گوشه گوشه ی
پیاده رو ها را
وزن کرده ای وُ
بی آن که کسی جایی
نگرانت باشد
تاریخ سرد ساندویچ ات
را چِک می کنی!
دیوانه ای مگر؟


مرحبا بر حسام

هرچه گفتم برو آمپولو بزن چش نخوری
گوش نکردی
مجبورم آمپولو بیارم همین جا

... آمپول...

نموده باسنم را چول آمپول
فرو رفته چه بی فرمول آمپول

همینکه گوشی ضارب صدا کرد
تکان می خورد چون پاندول آمپول

نمی‌دانم چرا با این سر ریز؟
شده در باورم هرکول آمپول

نوکش هرچند که یک نیش دارد
نیوشش رفته تا سلّول آمپول

شبیه لوله ی ده اینچ گازی
درونم می خورد هی لول آمپول

چرا با این همه ترکیب مسهل؟
پر از درد است این محلول آمپول

همیشه مثبت اندیشه ام را
کند با فاز منفی نول آمپول

از اینکه ژن معیوبم همیشه
اثر در من ندارد فول آمپول

شبیه کودکی که یکّش آید
بپاشد بر درونم بول آمپول

کند تزریق چی ها را سر سال
از این بیماریم خرپول آمپول

برای قُدقُد مرغآبی عشق
قوقولی خوانده است این غول آمپول

به عشق قُطرش از عرضش گذشتم
کجاها می رود با طول آمپول!؟

همینکه می شود تزریق در من
حسابی می شود شنگول آمپول

به منگولم ندارد کاری اصلاً
در این مورد نشد مسؤل آمپول

خطوط درد را چون در نَوردَد
شود از مسندش معزول آمپول

مخاطب اختیار تام دارد
بخواند بعد از ویرگول آمپول

و یا با نیش مژگان ملیحش
چشاند بر دلم یک مول آمپول

علی نظری سرمازه