دوشنبه ۱۰ دی
شکنجه شعری از حسام رجبی
از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد
ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۲۲ مهر ۱۴۰۳ ۱۲:۲۹ شماره ثبت ۱۳۳۱۰۶
بازدید : ۱۵۸ | نظرات : ۳۵
|
آخرین اشعار ناب حسام رجبی
|
در من،
شهر غمگینی است..
با شهروندانی عصیانگر
که با هزاران بیلبورد
از عکس تو!
بی رحمانه یکی را ..
شکنجه می کنند!!
شکنجه نام کبوتری ست
که مسیر یک خانه
از
حافظه اش
پاک نمی شود
و
خانه جایی شد
برای بمباران.....
......بعد رفتنت
حالا
بمباران صدای
گریه ای مَردی است
که سیگارش،
را در پمپ بنزین
روشن می کند!
(حسام رجبی)
|
|
نقدها و نظرات
|
سلام وقت بخیر... ممنونم نظر لطف شماست گفتم یک شعر بلندتر از توش دربیاد ممنون پس شما قبل از حقیر شاعر خون و خونریزی بودین ... اسم من ک بد دَر رفته راستی من روزی نیست ک تبعات رفتن تونو نخونم... شما یک استعداد نویسندگی نابی هستید | |
|
🙈 قطعا شما بیش از حد تصور به قلم ناچیزم لطف دارید... تبعات رفتن تقدیمتان | |
|
خدا استاد دزفولی عزیز برامون حفظ کنه | |
|
درودها ...ممنون از نگاه پر مهر شما | |
|
درود داداش | |
|
سلام استاد منت گذاشتید | |
|
سلام و درود سپاس از محبت شما | |
|
درودها ...ممنونم از نگاه پر مهرتون | |
|
سلام داداش ...خیلی لطف داری ب من | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
چقدر خوب اشعار کوتاهتونرو بهم پیوند زده بودید...
زیباست و بااحساس
با واژه شکنجه یاد یکی از شعرام افتادم البته ترانه واره
وقتی که با شیطنتم قلبتووو از جا میکنم
یا که شکنجهگر میشم پوستمووو درجا میکنم
درود بر شما
شاد باشید