سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 28 شهريور 1403
    15 ربيع الأول 1446
      Wednesday 18 Sep 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        چهارشنبه ۲۸ شهريور

        گل نیلوفر

        شعری از

        یاسر قادری

        از دفتر امتداد نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ ۳ روز پیش شماره ثبت ۱۳۲۶۰۳
          بازدید : ۶۵   |    نظرات : ۲۸

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر یاسر قادری


        تو آن گل نیلوفری، روییده در مرداب من
        ماه فروزان دلم ، فخر شب مهتاب من

        تو مومنم کردی به خود ،در آتش افکندی مرا
        تو آن دلیل بندگی، و سجده در محراب من

        با آن کمان ابرویت ،صیدم کنی در یک نگاه
        من در کمندت دل خوشم ،ای منجی جذاب من

        روحم شده از تن جدا، هر دم بجویم من، تو را
        رحمی نما بر جان من، ای گوهر کمیاب من

        در سر ندارم آرزو،جز دیدن روی گلت
        گر نوشدارو می شوی، بر بی نوا سهراب من

        حک گشته بر این سینه ام، نقش و نگارت ای پری
        آرام کن عبد خودت ، از هجمه ی گرداب من

        آن زاهد پیری شدم ، که آخر عمرش شده
        گم کرده راه خیر و شر، آفت زده محراب من

        با فکر دیدارت پُرم ،پر می زند هر جا دلم
        "یاسر"سزای عاشقی است،این صورت بی تاب من
        ۷
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        ۳ روز پیش
        درود بزرگوار
        بسیار زیبا و دلنشین بود
        عاشقانه و شاید عارفانه خندانک
        جواد مهدی پور
        ۳ روز پیش
        درود بر شما جناب قادری گرامی خندانک
        یاسر قادری
        یاسر قادری
        ۳ روز پیش
        درود بیکران بر شما جناب مهدی پور عزیز خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        ۳ روز پیش
        شاعر بزرگوار
        قلمتان همیشه جاودان بادا
        هزاران درود
        خندانک خندانک خندانک
        یاسر قادری
        یاسر قادری
        ۳ روز پیش
        درود بر شما استاد انصاری
        زنده باشید به مهر خندانک
        ارسال پاسخ
        علی نظری سرمازه
        ۳ روز پیش
        درود جناب قادری
        زیباست
        خندانک خندانک
        خندانک
        از فکر دیدارت پرم خندانک
        یاسر قادری
        یاسر قادری
        ۲ روز پیش
        درود استاد نظری عزیز خندانک
        ارسال پاسخ
        بهمن بیدقی
        ۳ روز پیش
        با سلام و عرض احترام آقای قادری بزرگوار
        بسیار زیبا بود
        درود بیکران بر شما
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        یاسر قادری
        یاسر قادری
        ۲ روز پیش
        درود بر شما جناب بیدقی خندانک
        ارسال پاسخ
        هادی طاهری
        ۳ روز پیش
        درودها بر شما بزرگوار
        در پناه ایزد یکتا پایدار باشید خندانک
        یاسر قادری
        یاسر قادری
        ۲ روز پیش
        درود جناب طاهری
        زنده باشید به مهر خندانک
        ارسال پاسخ
        مرتضی میرزادوست
        ۳ روز پیش
        درود بر شما خندانک
        دلنشین و زیباست
        خندانک خندانک خندانک
        یاسر قادری
        یاسر قادری
        ۲ روز پیش
        درود جناب میرزا دوست
        خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد گلی ایوری
        ۳ روز پیش
        درودتان بزرگوار
        زیباست
        خندانک خندانک خندانک
        یاسر قادری
        یاسر قادری
        ۲ روز پیش
        درودها جناب ایوری خندانک
        ارسال پاسخ
        ساسان نجفی(سراب)
        ۳ روز پیش
        درود بر جناب قادری عزیز..
        زیبااااست..
        خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        یاسر قادری
        یاسر قادری
        ۲ روز پیش
        درودها جناب نجفی عزیز
        به مهر خوانده اید خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد شریف صادقی
        ۳ روز پیش
        درود. شعر قشنگی بود اما سعی کنید کمتر از «آن» و «این» های اضافی استفاده کنید (در نقدهای قبلیم دربارشون صحبت کردم) و ارتباط بین مصاریع رو هر چقدر بیشتر کنیم بهتره. وزن و ردیف و روش ادای این غزل زیبای شما من رو به یاد دو غزل از مولانا انداخت:
        (اول)
        دزدیده چون جان می‌روی اندر میانِ جانِ من

        سروِ خرامانِ منی ای رونقِ بستانِ من

        چون می‌روی بی‌من مرو ای جانِ جان بی‌تن مرو

        وز چشم من بیرون مشو ای شعله‌یِ تابانِ من

        هفت آسمان را بردرم وز هفت دریا بگذرم

        چون دلبرانه بنگری در جانِ سرگردانِ من

        تا آمدی اندر برم شد کفر و ایمان چاکرم

        ای دیدنِ تو دینِ من وی رویِ تو ایمانِ من

        بی‌پا و سر کردی مرا بی‌خواب‌وخور کردی مرا

        سرمست و خندان اندرآ ای یوسفِ کنعانِ من

        از لطفِ تو چو جان شدم وز خویشتن پنهان شدم

        ای هستِ تو پنهان‌شده در هستیِ پنهانِ من

        گل جامه در از دست تو ای چشمِ نرگس مستِ تو

        ای شاخ‌ها آبستِ تو ای باغِ بی‌پایانِ من

        یک لحظه داغم می‌کشی یک دم به باغم می‌کشی

        پیشِ چراغم می‌کشی تا وا شود چشمانِ من

        ای جانِ پیش از جان‌ها وی کانِ پیش از کان‌ها

        ای آنِ پیش از آن‌ها ای آنِ من ای آنِ من

        منزلگهِ ما خاک نی گر تن بریزد باک نی

        اندیشه‌ام افلاک نی ای وصلِ تو کیوانِ من

        مر اهل کشتی را لحد در بحر باشد تا ابد

        در آبِ حیوان مرگ کو ای بحرِ من عمانِ من

        ای بویِ تو در آهِ من وی آهِ تو همراهِ من

        بر بویِ شاهنشاهِ من شد رنگ‌وبو حیرانِ من

        جانم چو ذره در هوا چون شد ز هر ثقلی جدا
        بی‌تو چرا باشد چرا ای اصلِ چار ارکانِ من

        (دوم)
        ای یار من ای یار من ای یار بی‌زنهار من

        ای دلبر و دلدار من ای محرم و غمخوار من

        ای در زمین ما را قمر ای نیم شب ما را سحر

        ای در خطر ما را سپر ای ابر شکربار من

        خوش می روی در جان من خوش می کنی درمان من

        ای دین و ای ایمان من ای بحر گوهردار من

        ای شب روان را مشعله ای بی‌دلان را سلسله

        ای قبله هر قافله ای قافله سالار من

        هم رهزنی هم ره بری هم ماهی و هم مشتری

        هم این سری هم آن سری هم گنج و استظهار من

        چون یوسف پیغامبری آیی که خواهم مشتری

        تا آتشی اندرزنی در مصر و در بازار من

        هم موسیی بر طور من عیسی هر رنجور من

        هم نور نور نور من هم احمد مختار من

        هم مونس زندان من هم دولت خندان من

        والله که صد چندان من بگذشته از بسیار من

        گویی مرا برجه بگو گویم چه گویم پیش تو

        گویی بیا حجت مجو ای بنده طرار من

        گویم که گنجی شایگان گوید بلی نی رایگان

        جان خواهم وانگه چه جان گویم سبک کن بار من

        گر گنج خواهی سر بنه ور عشق خواهی جان بده

        در صف درآ واپس مجه ای حیدر کرار من
        یاسر قادری
        یاسر قادری
        ۲ روز پیش
        درود محمد جان عزیز دل خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمدرضا آزادبخت
        ۳ روز پیش
        درودزیباست
        یاسر قادری
        یاسر قادری
        ۲ روز پیش
        درود بر جناب آزاد بخت عزیز خندانک
        ارسال پاسخ
        مریم عادلی
        ۲ روز پیش
        درود برشما شاعر ارجمند
        زیبا نگاشتین خندانک خندانک خندانک
        یاسر قادری
        یاسر قادری
        ۲ روز پیش
        درود بر شما بانو خندانک
        ارسال پاسخ
        فرامرز عبداله پور
        ۲ روز پیش
        درود
        زیبا و دلنشین وپر معنا
        سروده اید
        🌹🌹🌹🌹🌹
        رقص قلمتان ابدی
        یاسر قادری
        یاسر قادری
        ۲ روز پیش
        درودها جناب ۵بداله پور عزیز خندانک
        ارسال پاسخ
        یاسر کریمی
        ۲ روز پیش
        ورودها بر شما بسیار زیبا سرودید خندانک
        موفق باشید در پناه حق خندانک
        یاسر قادری
        یاسر قادری
        ۲ روز پیش
        درود جناب کریمی
        زنده باشید به مهر خندانک
        ارسال پاسخ
        رسول دبیر (نافذ)
        دیروز
        درودها نثارتان
        بسیار عالی و دلنشین است
        خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0