جمعه ۷ دی
مرهم درد شعری از مجتبی یزدی صوفی
از دفتر دیوان صوفی نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۴ شهريور ۱۴۰۳ ۲۳:۵۴ شماره ثبت ۱۳۲۱۹۸
بازدید : ۵۹ | نظرات : ۷
|
دفاتر شعر مجتبی یزدی صوفی
آخرین اشعار ناب مجتبی یزدی صوفی
|
دل دیوانه را مرهم نما ای مرهم دردم
که من در کوچههای عاشقی تنهای شبگردم
زمین تشنه با باران محیا میشود اما
چرا رنگی نمیگیرد ز اشک این صورت زردم
گهی مستم گهی رقصان گهی با خنده میگریم
فراموشم شده قبل از حضورت زندگی کردم
اگر بادی وزد از سوی تو با یک دمت، حتما
نشینم بر سر راهت که بالاتر رود گردم
چه باکی از مصاف عشق با شمشیر ابرویت
اگر پا پس کشم در این رقم نامرد نامردم
بیا با آن همه ناز و عدا بر ما نظر افکن
که من این سینهی آیینه را نزد تو آوردم
قلم، با جوهر اشک دو چشمانم به رقص آمد
من این منظومهی پر درد را با آه پروردم
چنان مینوشم از این خون دل با یاد لبخندت
که در این گونه می خوردن مباشد کس هماوردم
منم آن صوفی دل کنده از دستار و دین آری
که بین روز و شب چون مهره این تخته و نَردم
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
مجتبی یزدی(صوفی)
۱۴۰۳/۲/۱۲
|
نقدها و نظرات
|
درود. بر آقای صوفی عزیز. فکر نمی کنم در فارسی و عربی مُحَیّیٰ به معنی زنده شدن به کار رود البته که حی به معنی زنده است و محیا و مُحیی هم از همین ریشه اند. اما درباره مُحیّا: مُحَيّا: (اسم) مُحَيّا :وجه طَلْق المُحَيّا: متهلّل ومشرق، باشّ مُحَيَّا (المعجم الغني) [ح ي ي]. :-أَشْرَقَتِ ابْتِسَامَةٌ عَلَى مُحَيَّاهُ :- : عَلَى وَجْهِهِ مُحَيّا (المعجم الرائد) محيا 1-محيا : وجه.
محیّا را به معنی صورت و وجه آوردهاند و در دهخدا و بقیه هم چنین آمده است. البته من هم فکر کردم می شود از بابت تفعّل یا تفعیل چنین چیزی ساخت ولی در معجم های فارسی و عربی چیزی نیافتم | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.