سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        در نکوهش شاهدبازی

        شعری از

        اصلانی (امی)

        از دفتر مثنویات نوع شعر مثنوی

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۳ شهريور ۱۴۰۳ ۱۳:۱۷ شماره ثبت ۱۳۲۱۶۶
          بازدید : ۲۰۰   |    نظرات : ۱۶

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        بسم الله الرحمن الرحیم
        « در مذمت آن که دیدن جلوه جمال حق را بهانه شاهد بازی می کند»
         عارفی اندیشه ور می زد قدم
         اهل علم و اهل عرفان و قلم
         در نیوش یک صدایی بس حزین
         یک مرید او بگفتش این چنین
         من شدم عاشق به یک سرو سهی
         او بشر نبود بخوانیدش مهی
         من نی ام محمود آن معشوق باز
         حال آنکه باشد او صدها ایاز
         حق تعالی نزد من شَد جلوه گر
         چون ببیند روی نیکویش بصر
         بهر چه مغموم هستم هر دمی
         دیده ور زان گه برِ آن آدمی؟
         خواستم گویم که من عاشق به تو
         شاهد دلبند! این حرفم شنو
         مر مرا زیبی نباشد همچو او
         بهر این گشتم ورا مغموم رو؟
         گفت او را کوتهی این جا بیا (کوتهی در اصل به معنای کوتاه فکر هستی می باشد اما معنای مدتی اندک نیز صحیح است.)
         این که گفتی این نمی باشد روا
         زیب حق آن نیست ناید در نظر
         لیک عالم هست او را بال و پر
         این جهان زیبا و او سیمرغ این
         هرچه باشد پرتوش اندر زمین
         هرچه معبود است او هم اندروست
         خواه بت یا شاهدی دارای روست
         لیکن از شهوت جمال حق مبین
         بت پرستی عاقلا یعنی همین
         نور حرمان نور می سازد بشر
         این بیان را ناکند فهم اسب و خر
         ما همه نوریم و زهد افزون کند
         شدتش را ، ظلمتش بیرون کند
         سر ز الله تافتن نبود روا
         هان گذار از سر چنین فکر عاقلا!
         می گذارم از سر این را گفت او
         بهر دید حق نگه دوزم به رو
         
        شاعران: امیر اصلانی / امین اصلانی
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        دوشنبه ۵ شهريور ۱۴۰۳ ۲۳:۲۲
        درود استاد عزیز
        بسیار زیبا و دلنشین بود
        در نفی شیخ صنعان خندانک خندانک
        اصلانی (امی)
        اصلانی (امی)
        سه شنبه ۶ شهريور ۱۴۰۳ ۰۰:۰۴
        درود برشما استاد عزیز جناب استکی بزرگوار خیلی ممنونم نظر لطف تان است زیبا نگاهید موفق و موید و سربلند باشید.🌷🌹⚘⚘🌹🌷🌷🌹⚘🌹🌷🌹⚘🌷⚘⚘🌷🌹⚘🌹⚘
        ارسال پاسخ
        محمد شریف صادقی
        دوشنبه ۵ شهريور ۱۴۰۳ ۰۴:۳۹
        درود. راستش بعید میدانستم کسی شعری را با این مضمون در این سایت منتشر کند و البته اصلا هم ایرادی نیست و خیلی هم خوب است. هر چند امروزه که تصوف به شکل رسمی در این چندان رایج نیست (و بیشتر پراکنده و شعاری شده است) این آسیب ها هم به مراتب کمتر است. متاسفانه برگه‌ای‌ست تاریک از تاریخ تصوف؛ با عرض پوزش به قول مولانا:
        هست صوفی آنک شد صفوت‌طلب
        نز لباس صوف و خیاطی و دب
        صوفیی گشته به پیش این لئام
        الخیاطه... واللواطه... والسلام...
        داستانی از گفتگوی بین اوحد الدین و شمس تبریزی هم هست که شمس بر نظربازی او میتازد و او را بازخواست می کند که چرا ازین کارها انجام می دهد و... البته من صحت و سقم این چنین روایتی را تایید نمیکنم الله اعلم.
        اصلانی (امی)
        اصلانی (امی)
        دوشنبه ۵ شهريور ۱۴۰۳ ۰۶:۵۷
        درود بر شما جناب صادقی عزیز و دانشمند. صحیح می فرمایید و هدف شعر هم به نوعی باز کردن این مسئله از دید عرفانی فلسفی است این که خداوند متعال همه جا وجود دارد و دیدن او عیب ندارد هر کسی هم آفریده ی خداست اما وقتی لذت حیوانی و شهوت به دنبال آن بیاید این می شود همان بت پرستی بت هم مخلوق خداست و نشانه ای از خداست اما اگر با اهداف و اغراض دنیوی دلبستگی به آن همراه بیاید و پرستیده شود این کار نادرست است.
        ارسال پاسخ
        محمد شریف صادقی
        محمد شریف صادقی
        دوشنبه ۵ شهريور ۱۴۰۳ ۱۶:۵۴
        درود مجدد بر آقای اصلانی
        عشق و ولا یعنی دوست داشتن برای فدا شدن و اتحاد و خودباختن
        نه به معنی میل به تصاحب و خودخواهی
        شهوت به کنار...مثل نگاه کردن به جنگل است...یکی می گوید وای! چه زیباست و محو‌ میشود...و یکی هم میگوید اوه! چه خوبست اینجا یک ویلا بسازم و زمینش را هم به اسم خودم بزنم!
        محمد باقر انصاری دزفولی
        دوشنبه ۵ شهريور ۱۴۰۳ ۰۷:۵۹
        آفرین بر هستی و اشعار شما
        شاعر شیرین سخن گلبار ما
        خندانک خندانک خندانک
        اصلانی (امی)
        اصلانی (امی)
        دوشنبه ۵ شهريور ۱۴۰۳ ۱۳:۱۸
        بینهایت ممنونم از شما استاد بزرگوار جناب انصاری عزیز و گرامی.🙏🙏🙏⚘🌹🌷🌹🌹⚘🌹🌷🌷⚘🌹🌹🌷⚘🌹🌷
        ارسال پاسخ
        مسعود مدهوش( یامور)
        دوشنبه ۵ شهريور ۱۴۰۳ ۱۲:۰۴
        درودتان جناب امی گرانمهر🎉🪴🌹☄️☘️

        بسیار ژوست،خوش ساخت ،زیبا،پر نغز،لذت بردم،دستمریزاد ،مخلد بمانید و نویسا☘️🌾🍃🌱🌟🙏⭐🤞🌸✨🪷🌹🪴👏💥💥💥💥💥💥💥💥💥💥💥💥🏝️⚡🌊🌞🌛💫🌙🪐🎉🎊🪅🏅
        اصلانی (امی)
        اصلانی (امی)
        دوشنبه ۵ شهريور ۱۴۰۳ ۱۳:۱۷
        سپاسپزارم استاد مدهوش ارجمند نظر لطف شماست خیلی ممنون. موفق و موید و سربلند باشید🌹⚘🌹🌷🌹⚘🌹🌷🙏🙏🙏🙏
        ارسال پاسخ
        یسرا طهماسبی زاده
        دوشنبه ۵ شهريور ۱۴۰۳ ۱۶:۵۱
        بسیار عالی
        اصلانی (امی)
        اصلانی (امی)
        دوشنبه ۵ شهريور ۱۴۰۳ ۱۷:۳۸
        سپاسگزارم بی نهایت سرکارخانم طهماسبی زاده بزرگوار نظر لطف شماست موفق و موید باشید.⚘🌹🌷🌹⚘🌹🌷🌹⚘🌹🌷🌹⚘🙏🙏🙏🙏
        ارسال پاسخ
        اصلانی (امی)
        دوشنبه ۵ شهريور ۱۴۰۳ ۱۷:۴۵
        سلام بر شما جناب صادقی. کلمه عاشق تنها برای رعایت وزن بکار رفته و ربطی به فلسفه ی عشق و چیستی آن ندارد. موفق باشید.🌷🌹⚘⚘🌹🌷🌹⚘⚘🌹🌷🌹⚘⚘⚘
        محمد شریف صادقی
        محمد شریف صادقی
        دوشنبه ۵ شهريور ۱۴۰۳ ۱۷:۵۶
        سلام مجدد. من به صورت کلی داشتم صحبت میکردم و شعر شما را در نظر نداشتم و سخنم اعتراض به شعر شما نبود. بابت سو تفاهم عذر میخواهم
        ارسال پاسخ
        اصلانی (امی)
        اصلانی (امی)
        دوشنبه ۵ شهريور ۱۴۰۳ ۱۸:۲۸
        چه سو تفاهمی بزرگوار اصلا این طور نیست سخن شما را کاملا مورد قبول من بود فکر کردم از من یک پاسخ می خواهید شرمنده و می خواهید گفت و گو و نقدی در مورد کیفیت شعر آغاز کنید. خندانک
        ارسال پاسخ
        مریم عادلی
        دوشنبه ۵ شهريور ۱۴۰۳ ۱۸:۱۴
        سلام شعر متفاوت و زیبایی بود
        خندانک خندانک خندانک
        اصلانی (امی)
        اصلانی (امی)
        دوشنبه ۵ شهريور ۱۴۰۳ ۱۸:۲۹
        خیلی خیلی ممنونم سرکار خانم عادلی بزرگوار🌷🌹⚘🌷🌹⚘🌷🌹⚘🌷🌹⚘
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        8