⚫ تُف سربالا ⚫

بانام ویاد خدا
ودرود برشما استادعزیزجناب دکترمحمدی
🌼مثل همیشه غزلی بسیارزیباودلنشین خواندیم

وزن غزل مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن
بحرهزج مثمن سالم می باشد
اشعار شما همیشه بی نقص واز نظر ساختار و معنا دراوجند بخصوص باوجود داشتن دایره ی لغات گسترده وجادویی تون که مرا همیشه به تحسین واداشته👌👌👌
بسیار زیبا شروع کرده اید شعرتان را وبا حفظ ارتباط عمودی وافقی بین ابیات زیباتر هم به پایان برده ایر آنرا ..
🌼🔷️هربیت ازشعرتان را اگربخواهیم ازنظر فنی مورد بررسی قرار دهیم می بینی علاوه بر استحکام درساختار ازچند آرایه به صورت همزمان وبسیار رندانه بهره برده اید...
کشف لایه های پنهان درونی شعرتان هم گرچه گاهی به ظاهر کمی مشکل است اما همین کندوکاش ذهنی برای دست یافتن به معنا ومفهوم شعر هم خالی ازلذت نیست .....
گرچه این شاگرد را توان نقد اشعارتان آنگونه که باید نیست اماچند خطی هرچند ناقص براین شعر زیباومتفاوت نوشتم:
🌼♦️آنچه که من ازاین شعردریافتم این است که شاعر دارد ازفاصله ای حرف می زند که بسیار به درازا کشیده وطولانی شده وانتظاری که تمامی ندارد وبازبانی بسیارلطیف و عاشقانه مخاطب خاصش را تشبیه به یک رویایی محال می کند که سرانجامی جز جنون ودیوانگی نداشته
جنون بی سرانجام ومحال مانده در رویا بسیارتصویر زیبایی است
به زیبایی ازصنعت تشخیص شاعر بهره برده به محال شخصیت بخشیده .....
گم شدن در وادی جامانده ی فردا هم تصویر زیبایی است

🌼♦️دربیت دوم:
 
خبر داری که بعد از تو حواسِ آسمان پرت است 
وَ سنگِ غُصّه می بارد به پای حضرت اغما؟ 

دراین بیت شاعر به آسمان شخصیت بخشیده
حواس آسمان پرت است تصویرقشنگی است
شاعر می گویید بعدازتو حواس آسمان پرت شده یعنی آسمان باریدن باران که کاراصلی اش است را زیادبرده و سنگ غصه می بارد
تشبیه غصه به سنگ بسیارزیباست وشدت دردش رابه خوبی بیان می کند
حضرت اغما منظور کسی است که همواره بیهوش و درحال خلسه است ودیگه درد برایش عادت شده یعنی اززوردردبه بی دردی رسیده
همانطورکه می دانید ((کما یا اغما (ناهشیاری یا بی‌هُشی) به نوعی از کاهش هوشیاری گفته می‌شود که شخص به محرک‌های بیرونی و تحریک دردناک واکنش نشان نداده یا واکنش ضعیف نشان می‌دهد))

سنگ غصه وحضرت اغما ترکیبات بکروزیبایی هستند که ....
🌼♦️دربیت سوم :
دعا و گریه را در آستانِ خانه پوشیدم 
مگر رحمی کند بر ندبه ی پنهانی لولا
 شاعر هم دراین بیت از صنعت تشخیص بهره برده
وهم آرایه ی تلمیح با اشاره به دعای ندبه درمصراع دومش...
پوشیدن دعاوگریه در آستان خانه زیباست
ندبه ی پنهانی لولا هم می تواند منظور دعایی باشدکه در جایی پنهان می کنند تا کسی راسحر کنند
ومنظورشاعر شاید این باشه که بسیار دعا وگریه ونذر ونیاز کردم مگر خدارحم کند وانتظاربه پایان آید واین جادوی فاصله بشکند ....

🌼🔷️بیت چهارم
ببین تفسیر ویرانیِ مردِ قصّه هایت را
تَرَک خورده جهانِ باوری در مذهبِ بلوا

شاعر از ویرانی مرد قصه می گوید که به باورهایش لطمه خورد در این آشوب فاصله ها

🌼♦️دربیت پنجم هم تصویر بسیاربسیارزیبایی وجود دارد. به نظرم شاه بیت این غزل هم هست :

چنان خورشید بعد از تو مَهار از روسری برداشت 
که جان داده تک و تنها غرورِ زخمی دریا 
 
شاعربه خورشید ودریا رندانه شخصیت بخشیده وتصویر بسیارقشنگی ساخته
مهارازروسری برداشتن کنایه از بی وقفه تابیدن
غرور زخمی دریا هم تصویری زیباو بسیارپرمعناست ....
شاید منظورشاعر دراینجا رسواشدن باشد
یعنی اینکه همه فهمیدن که من عاشق شدم وغرورم راشکستم به خاطر تو

🌼🔷️دربیت ششم:
خودم را نذر کردم تا که برگردی از این آشوب 
به میدان آمده ناقوس های سوره ی طاها 
 دراین بیت هم شاعر با نام بردن ازسوره ی طاها از آرایه ی تلمیح به زیبایی بهره برده
سوره ی طه یکی ازسوره هایی که برای رسیدن به حاجات بخصوص ازدواج خواندنش بسیارسفارش شده ....
((در روایات آمده است که پیامبر اکرم (ص) بعد از نزول وحی و قرآن بسیار عبادت می‌کرد و آن‌قدر بر پاهای خود می‌ایستاد که متورم می‌شد؛ به همین دلیل آیات نخستین سوره طه نازل شد و به پیامبر(ص) دستور داد که این‌همه رنج و سختی در راه عبادت تحمل نکن و اعتدال را در دعا و عبادت رعایت کن.
در اسباب نزول القرآن نوشته واحدی نیشابوری نیز آمده است که ابوجهل و نضر بن حارث و برخی از کفار قریش با طعنه به پیامبر و یارانش می‌گفتند که محمد با ترک آیین ما خود را به زحمت انداخته است و نزول قرآن را باعث سختی مسلمانان شده است که این آیات نازل شد و از مسلمانان و پیامبر(ص) خواست در عبادت میانه‌روی را رعایت کنند و خود را به سختی نیندازند.))
بهره گیری ازآیات وروایات واحادیث دربیشترشعرهای جناب دکترمحمدی علاوه براینکه نشان دهنده ی اعتقادات قوی مذهبی شاعرهست نشان از مطالعه ی زیادواشراف کامل برعلوم قرآنی هم دارد .....

🌼🔷️دربیت هفتم:
اگر کاغذ چموشی می کند بر مرگِ خودکارم 
رها کن دامنش را از سر قلاّده ی دنیا
 دراین بیت هم شاعربه کاغذ وخودکارشخصیت بخشیده وتصویر زیبایی آفریده
چموشی کردن کاغذ ومرگ خودکار
ودرمصراع دوم هم دنیا رابه سگی تشبیه کرده که دامنش راگرفته....
🌼♦️وبیت آخرهم که باز یک شاهکاروشاه بیت دیگر است ...
خبر ها زرد و بارانی به نسلِ باد مشکوکم 
علاجی نیست بر رسوایی تُف های سربالا 
 
چگونه خبرها می تواند هم زرد وهم بارانی باشند
تناقض زیبایی دراین جمله وجود دارد ......
همانطورکه می دانید منظور از خبر زرد،
هم اخبارواطلاعات غلط ودروغی است که بارنگ ولعاب فراوان پخش می شود وبا آب وتاب دربوق وکرنا میشود وهمیشه هم با استفاده از کلمات فریبنده و جذاب ارائه می شود ودرواقع قصدشان تخریب و ترور شخصیت افراد است وبرای بردن آبرویشان دست به هرکارناشایستی میزنندواخباردروغین رامنتشرمی کنند برای فریب افکارعمومی...
حال چرا بارانی؟!
نسل بادهم می تواندکنایه از آدمهای خبرچین ویاهم افراد دوشخصیتی که درکارواندیشه شان هیچ ثباتی نیست وهرروزیک رنگی اند وراحت هم دیگران راتخریب میکنند ....
و تفهای سربالا هم افرادی هستند که دوروبرمون می پلکند نه میشه بیرونشون کرد ونه باهاشون بود و مجبوری به هرنحوی تحملشون کنی درزندگی..
🌼🧊برداشت هرکسی ازاین شعرمی تواندمتفاوت باشد اتفاقا یکی از خصوصیات خوب اشعار جناب دکترمحمدی همین چندوجهی مضمون بودن آن است گاهی شعری ازایشان می خوانیم که کاملا عاشقانه به نظر می آید اما مفهومی اجتماعی رابسیارزیرکانه درآن دنبال کرده اند ....
اگربخواهیم درمورد معناومضمون وزیبایی ها این شعرشان هم بحث کنیم کلی حرف است که ازعهده ی قلم ناقص من برنمی آید، بنابراین به همین مقدار اکتفا می کنم وبقیه را میگذارم برعهده ی خود مخاطب..
🌼باآرزوی سلامتی و موفقیت روزافزون برای شما استاد توانمند وادی نقد وشعروادبیات
عذرخواهم اگرنتوانسته ام آنجورکه بایدوشاید
بر این قلم شایسته وتوانا بنویسم .