سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 8 آذر 1403
    27 جمادى الأولى 1446
      Thursday 28 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        پنجشنبه ۸ آذر

        هَوال

        شعری از

        مهدی بدری ماشمیانی(دلسوز)

        از دفتر نجوای دلسوز نوع شعر چهار پاره

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۵ مرداد ۱۴۰۳ ۰۳:۵۳ شماره ثبت ۱۳۱۵۰۰
          بازدید : ۱۴۱   |    نظرات : ۵

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر مهدی بدری ماشمیانی(دلسوز)

        بهار هات چو ولی لَه تَه
        خبر ناهات هَوالی مِن
        زمستان آخرین جار بو
        ناهاتی داهای پالی مِن
        ...
        دوست من بهار اومد و رفت ولی از تو خبری نرسید زمستون آخرین باری بود که دیدمت بعدش دیگه نیومدی کنارم
        زمستان چو داهای نَدیم
        بکنی لَه مِه را دیسان
        ناهاتی پاییز جی هاتَه
        بِفکِر گذشتَه تابستان
        ...
        زمستون رفت دیگه ندیدم بخندی نیومدی پاییزم اومد نگاه کن تابستونم گذشت
        وَرَه نیزِی اَ جی هاتِم
        لَه چاوِه تَه را از ماتِم
        لَه بِن گرمای تابستانِه
        تونای هَویرِه هِلاتِم
        ...
        بیا نزدیکم منم اومدم مات اون چشمانم مثل خمیر تو گرمای تابستون جا افتادم
        وره دل گِرتِیَه بی تَه
        وره ایواران دلتنگِم
        به روی مِه روزگار تازی
        له ته را کو از ناجنگِم
        ...
        بیا که دل بی تو گرفته و غروبا دلتنگم روزگار به روم می تازه با تو که جنگی ندارم
        دلی مه چو چِما چوی تو
        نزانِم بی وفا بوی تو
        خزان له رِیَه خا وَگَر
        چه رِند و با صفا بوی تو
        ...
        دلم رفت واسه چی رفتی نمیدونم بی وفا بودی؟خزان تو راهه برگرد که خیلی خوب و با صفا بودی
        وره ایوار به ایواران
        له هَودورا هَوال هَنی
        له اورتی بارش و برفه
        پالی هودو بِکَنِنی
        ...
        بیا غروب به غروب با همدیگه بریم و زیر بارون و برف کنار هم بخندیم 
        ...
        هَوال : دوست
        ...
        مهدی بدری(دلسوز)
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        شنبه ۶ مرداد ۱۴۰۳ ۱۲:۰۶
        درود بزرگوار
        پر احساس و زیباست خندانک
        محمد رضا خوشرو (مریخ)
        دوشنبه ۸ مرداد ۱۴۰۳ ۰۱:۱۳
        بریم زیر بارون و برف بخندیم ؟

        چرا آخه !
        شما برو زیر بارون و برف بخند .
        من از همینجا تشویقتان میکنم .
        توصیه هم میکنم شما هم این کار را انجام ندهید . اگر بیمه تکمیلی ندارید .
        خندانک
        موفق باشید
        مریم عادلی
        شنبه ۶ مرداد ۱۴۰۳ ۰۹:۵۱
        درود ها
        بسیار زیبا بود
        خندانک خندانک
        ساسان نجفی(سراب)
        شنبه ۶ مرداد ۱۴۰۳ ۱۲:۱۰
        درود بر شما..
        زیبااااست..
        خندانک خندانک
        خندانک
        محمد شریف صادقی
        شنبه ۶ مرداد ۱۴۰۳ ۱۴:۲۴
        درود برادر کرمانجی عزیز❤️❤️❤️ جالبه با وجود اینکه من عمدتا به کردی کلهری و گوران آشنا هستم اما اشعر زیبای شما رو کاملا متوجه شدم❤️❤️ مثلا ما برای «چرا» میگیم «اَرا» اما شما میگید «چما». جالبه «چما» در کردی منطقه ما یعنی «مثل اینکه».
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2