هنوز خواب هایم
سر از دیار تو در می آورند
و در رویای روزهای روشن
نام "تو" را
روی هفت دریا، هفت آسمان
در پرده و پنهانی
برایم "آرامش" می نویسند؛
در تعبیرِ ترسیده یِ تقدیر
نگو:
اتفاقی نخواهد افتاد،
با ایما و اشاره
قسمت و سرنوشت را
لابلای فراموشی
مدفون نکن؛
من
راویِ عشقِ نافرجامِ خلقتم
که از سرزمین عاشقانه های تو
بارور شدم...
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست . استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
درودبرشما بانوی عزیزم
عاشقانه ی زیباودلنشینی بود