سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 3 آذر 1403
    22 جمادى الأولى 1446
      Saturday 23 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۳ آذر

        چرا حق را نمیدیدم ؟

        شعری از

        بهمن بیدقی

        از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۲ خرداد ۱۴۰۳ ۰۵:۵۶ شماره ثبت ۱۳۰۳۲۲
          بازدید : ۶۴   |    نظرات : ۴

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر بهمن بیدقی

        چرا حق را نمیدیدم ؟
         
        یکروز درمیان اینهمه یکریز یلخی گریها
        درمیان اینهمه زسوی ماورا یکریزغربالگریها
        رفته بودم چشم پزشکی
        گفتم حق را نمی بینم
        او را که سنگِ صبوره
         
        عینکی را که داد ، نزدیک بین بود
        دیدم اینجا بود حق ،
        دراین حوالی
        قریبِ لحظه هایم ،
        به توالی
        یکباره دلم ریخت !
        دیدم درحوالی ام ، پُراز سنگ قبوره
         
        زُل زدم به خاک
        همین خاکی که چون راهِ عبوره
        همین راهی که در دوطرف آن  ،
        کندوی عسل بود
        که اثری ازآنهمه ، گُل و زنبوره
         
        چرا اینها را نمی دیدم ؟
        شاید هم می دیدم ،
        نمی آورْد به روی خویش ، جهل ام
        اینها که همیشه بوده
        نه فقط درقرآن ، حتی در زبوره
         
        همین دنیایی که پُراز ، شیپوره
        ز گُل شیپوری بگیر، تا ساکسیفون
        درضمن دنیا ، پُر از تنبوره
        زآن پرنده تو بگیر ، که صدای تارِ صوتیش ،
        شبیهِ تنبوره ،
        تا صدای رستاخیز
        درمیان اینهمه افکار که ،
        همه نموره
         
        بهمن بیدقی 1402/10/11
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        علیرضا حاجی پوری باسمنج راوی عشق
        يکشنبه ۱۳ خرداد ۱۴۰۳ ۰۹:۴۷
        درود بر شما استاد بیدقی بزرگوار 🌺💐🌺
        بسیار عالی سرودید
        زُل زدم به خاک
        همین خاکی که چون راهِ عبوره
        همین راهی که در دوطرف آن ،
        کندوی عسل بود
        که اثری ازآنهمه ، گُل و زنبوره
        واقعا لذت بردم آفرین ها خندانک خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        يکشنبه ۱۳ خرداد ۱۴۰۳ ۱۰:۰۲
        با سلام و عرض ارادت آقای حاجی پور گرانقدر
        بزرگوارید
        سپاسی دریایی از لطف دریایی تان
        شاد باشید و سلامت
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        يکشنبه ۱۳ خرداد ۱۴۰۳ ۰۹:۵۱
        با سلام وارادت شاعر بزرگوار
        همیشه
        طبعتان جوشا
        زبانتان گویا
        قلمتان نویسا
        دلچسب و زیبا شعری بود
        هزاران درودتان باد
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        يکشنبه ۱۳ خرداد ۱۴۰۳ ۱۰:۰۲
        با سلام و عرض ارادت استاد گرانقدر
        بزرگوارید
        سپاسی دریایی از لطف دریایی تان
        شاد باشید و سلامت
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2