جمعه ۲۵ آبان
|
دفاتر شعر افسانه احمدی ( پونه )
آخرین اشعار ناب افسانه احمدی ( پونه )
|
ساقیِ چشمان گریانم تویی
آسمانِ آبیِ جانم تویی
پیله ی ، پروانگی های منی
در رگ و سلول های این تنی
قصه ی شب از زبانت گفتنی است
دل فقط از سینه ی تو بردنی است
با نفس های تو گرم است این دلم
داده ای با خنده ات آب و گِلم
روح پاک عشقی و آرامشی
همدمی و انتهای خواهشی
مثل شمعی دائمی و پر فُروز
پا به پایم بودی و هستی هنوز
زندگی با مهرِ تو معنا شده
عشق از چشمان تو پیدا شده
عمری از بودن کنارت دلخوشم
بی تو غمگینم مریض و ناخوشم
موج آرام نگاهت را نگیر
تا کنم دل را به فرمانش اسیر
ای لب ازهر بوسه ات رنگین شده
خانه از روی عطرآگین شده
انتهای آرزوی من شدی
آشنای روبروی من شدی
تنگِ آغوشت بهشتم می شود
هم وطن هم سرنوشتم می شود
موجِ طوفان دلم را ساحلی
حل شود با فکر تو هر مشکلی
اوجِ آشوبِ مرا پایان تویی
زخم های کهنه را درمان تویی
گرد غم از زندگی ام می بَری
نیست در دل آرزوی دیگری
کاش یک شب حل شوم در سینه ات
جان دهم روی دلِ بی کینه ات
"پونه" در دستانِِ تو قد می کشد
روی غمها خطِ ممتد می کشد
افسانه_احمدی_پونه
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.