چهارشنبه ۵ دی
برلبِ کوه شعری از بهمن بیدقی
از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد
ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۹ فروردين ۱۴۰۳ ۰۷:۳۰ شماره ثبت ۱۲۸۷۷۴
بازدید : ۱۱۸ | نظرات : ۱۴
|
آخرین اشعار ناب بهمن بیدقی
|
برلبِ کوه
برق شمشیر
زهر شمشیر
فرود آمد ،
برسرِ شیر
خون بود فواره زد ازکوه
درمیان دست های دشمن ،
حتی یک ذره ز رحم کو؟
بجزخوشحالی نیامد برلبِ کوه
دگرسجاده ی خون بود
جهنم برتنِ دشمن ،
همچو تون بود
همو که ، قاتلِ بیرحمِ جون بود
عدل را کُشتند
ظلم را کِشتند
چقدر دشمنانِ الله ، زشتند
اشک ، خون شد
مسجد عشق ، لاله گون شد
شکی افتاد به دل کفر،
کفرِ زشتش واژگون شد
پشیمانیِ دشمن ،
گرچه دردنیاش نیامد
اما در برزخش آمد ،
آمد و بدجور آمد
با خودش گفت ، آن قاتل :
کاش به دنیا نمی آمد
زنده میمانْد عدل شاید ،
اگرآن وجودِ منحوسِ قاتل ،
به دنیا نمی آمد
بهمن بیدقی 1403/1/8
|
نقدها و نظرات
|
با سلام و عرض ادب هنرمند بزرگوار سپاس عزای علوی تسلیت باد
| |
|
با سلام و عرض ادب آقای حکیم بزرگوار سپاسگزارم از لطفتان عزای علوی تسلیت باد | |
|
با سلام و عرض ادب آقای اکرمی بزرگوار سپاسگزارم از لطفتان سلامت باشید | |
|
با سلام و عرض ادب آقای مهدی پور بزرگوار سپاسگزارم از لطفتان سلامت باشید | |
|
با سلام و عرض ادب استاد بزرگوار سپاسگزارم از لطفتان سلامت باشید | |
|
با سلام و عرض ادب آقای بهلول بزرگوار سپاس مؤید باشید | |
|
با سلام و عرض ادب آقای بذلی بزرگوار سپاسگزارم از لطفتان سلامت باشید | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
صلی الله علیک یا حیدر کرار یا علی المرتضی
تهدَّمَت واللهِ ارکانُ الهُدی،
قُتِل ابنُ عمِّ المصطفی، قُتِل علیٌّ المرتضی..
ارکان هدایت فروریخت،
آنگاه که پسر عموی پیغمبر(ص) را کشتند، ...