چهارشنبه ۱۷ بهمن
دلتنگی شعری از محسن سعیدی شیدا
از دفتر شیداشدگان نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۳ دی ۱۴۰۲ ۱۸:۴۲ شماره ثبت ۱۲۶۴۳۵
بازدید : ۹۲ | نظرات : ۴
|
دفاتر شعر محسن سعیدی شیدا
آخرین اشعار ناب محسن سعیدی شیدا
|
تو ندانی که غمت با دل بیمار چه کرد
غم ما دید و ولی یار جفا کار چه کرد
لب پیمانه شکست از غم دیدار تو باز
از غم حادثه ان حالت دیدار چه کرد
شبی از نیمه گذشت تا که بیاد تو شدم
بوی گیسوی تو با گردش دبار چه کرد
خواب تو دیدم و اخر چکنم فکر تو را
که پس از دیدن خوابت تن تبدار چه کرد
اتشی شد دل من از غم ان چشم سیاه
که به یک دیده نظر چشم طلبکار چه کرد
برسان سوی من از امدنت یک خبری
که بدانم دگر ان دلبر و دلدار چه کرد
پیروهن چاک دریدند که بگویند به پدر
کینه وحسرت ان گرگ گنه کار چه کرد
یوسف از امدن شوق پدر گشته چنین
که بگوید به پدر گرگ ستمکار چه کرد
سینه چاک برادر ندرید گرگ زمان
که خدا در پس ان چهره مکار چه کرد
سوی زندان نبریدش که ذلیخا نگران
در پی امدن یک خبر از یار چه کرد
یوسف از چاه بیامد به جلال و جبروت
گر خدا خواست ببین عاقبت کار چه کرد
منِ شیدا به خیال تو ز چاه امده ام
تا ببینم غم ان یار وفادار چه کرد
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیار زیبا و دلنشین بود
جسارتا ویرایش نیاز ندارد؟
مثلا مصرع سیزدهم:
پیروهن چاک دریدند که گویند ، پدر
زیبا تر نیست؟