سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید |
|
|||||||||||||||||
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است. |
آن قَدَر ( گریه ام آمد ) که خرابش کردم
سلام و درود
زیبا و اصالتاندیش و هنرمندانه نگاشتید.
پیشرفتِ قلم تان در کلاسیک سرایی
کاملاً مشهود است زنده باشید .
زنده یاد استادشهریار هم این کنایهی مشابه را دارد که به شکل مبالغه آمیز و اغراق و غلو دارِ بیانِ حقِ مهمانوازی و اعلامِ دوست داشتنِ زیادی را چنین زیبا و هنرپرور در بیتی آورده است که بر در و دیوارِ شهر همه جا نگاشته اند :
شهرِ تبریز است و جان قربانِ جانان می کند
سُرمه ی چشم از غبارِ کفشِ مهمان می کند ( شهریار )
سلامت و سرافراز باشید.