پنجشنبه ۶ دی
مهر خاموشی .. شعری از جواد مهدی پور
از دفتر کلک عشق .. نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱ آذر ۱۴۰۲ ۰۸:۱۲ شماره ثبت ۱۲۵۵۸۱
بازدید : ۵۸۶ | نظرات : ۹۸
|
آخرین اشعار ناب جواد مهدی پور
|
بسمه تعالی
مُـهرِ خاموشی بزن ، گنجینه ی اسـرار باش
چون صدف ، با دامنِ پُر گوهرِ شهوار باش
سنگلاخِ آفرینش ، راهِ پـر پیچ و خم ست
با توکّل ، در مسیرِ سـاده ی هموار باش
خوابِ تو صد پرده از بختِ سَحَر سنگین تر ست
تا نخوردی سیلیِ افلاک را ، بیدار باش
خـونِ گلشن ، از خروشِ باغبان آید به جوش
مثل بلبل ، نـاله ی مستانه کن ، هشیار باش
تا ببینی حیـرتِ قـربانیان را زیرِ تیـغ
خضر را تنها گذار ، از زندگی بیزار باش
رحم ، در تیغِ سَبُک جولانِ دستِ چرخ نیست
خشمِ خون دیدی اگر ، شمشیـرِ بی زنهار باش
هر کجا دیدی برادر می شود نا معتبر
اعتبارت را بِخَـر تـا یوسفِ بـازار باش
لشگرِ سنگینِ غفلت را ، سَبُک پیکر نخوان
چشمِ بینـا پیشه کن ، آماده ی پیکار باش
چهره ی آیینه رو را با ملامت ، چین نزن
چون قلم سر را به زیر انداز و خوش گفتار باش
|
|
نقدها و نظرات
|
درودبرشما استاد بانو مهربان سرکارخانم حسین زاده عزیز خواهر پرتلاش وزحمت کش احسن برشما پرمفهوم بود ونکات عالی نوشتيد مطالب مفید واموزنده بود 🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻 💙💙💙💙💙💙💙💙 🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵 💐💐💐💐💐💐 🌼🌼🌼🌼 💟💟💟 ❤️❤️ ❤️🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌺🌺🌺🌺🌺 🪻🪻🪻🪻 🌼🌼🌼 🥀🥀 💮 | |
|
درود استاد بانو کوهواره خداقوت باز هم علم گهربارتان آموختیم | |
|
درود بر شما جناب استاد آزاد بخت عزیز | |
|
درود بر شما جناب اکرمی عزیز | |
|
درود بر خانم حسین زاده | |
|
سلام و احترام و عرض ادب و احترام دوباره محضر استاد گرانقدر بانو حسین زاده سهو تایپی موجب شد تا از قلم توانمندتان مطالب ارزنده در خصوص واژه ی لشکر را به صورت مبسوط بخوانیم ، خیلی عالی ست این توضیحات نابتان . سپاس فراوان از اینکه حوصله به خرج دادید و وقت گرانبهایتان را ارزانی ما کردید ممنونم از مهر مزیدتان پیروز باشید به مهر درود ها | |
|
جناب مهدی پور سلام | |
|
درود جناب مهدی پور | |
|
سلان و احترام محضر استاد گرانمهرم جناب خوشرو عزیز از اینکه دردمحضرتان درس پس می دهم و می آموزم. خوشحالم از حضور گرم و حسن نظرتان سپاسمندم به مهر خواندید زنده باشید | |
|
سلام و احترام محضر استاد گرامی بانو شاهزاده ارجمند ممنونم از حضور گرم و همراهی شما از حسن نظرتان سپاسگزارم زنده باشید به مهر | |
|
سلام و احترام جناب استاد آزادبخت عزیز به مهر خواندید ممنونم از حضور سبز و حسن نظرتان زنده باشید | |
|
سلام و احترام محضر استاد گرامی جناب نظر ی عزیز در محضرتان درس پس می دهم ممنونم از حضور گرم و همراهی شما زنده باشید به مهر | |
|
سلام و احترام محضر استاد گرامی بانو آذر دخت عزیز ممنونم از حضور گرم و همراهی شما از حسن نظرتان سپاسگزارم زنده باشید به مهر | |
|
سلام و احترام محضرتان جناب عبدلی عزیز ممنونم از حضور گرم و همراهی شما زنده باشید به مهر | |
|
سلام و احترام جناب جاویدان عزیز ممنونم از حضور سبزتان سپاس از حسن نظرتان زنده باشید | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
سلام و درود مجدد
یک مورد خاص تکراری به نظرم می رسد که :
در خصوص مرور واژه ی لشکر و عسکر :
( لشکر ) درست است . و حرف ( گ ) نیست بلکه به طرز استفاده از حرف کاف ، (ک) می آورند.
شرحی بر تاریخچه و کاربرد واژه ی لشکر :
نماد و سمبلِ استانداردِ سازمانِ ناتو ، برای لشکر ، تعداد دو ۲ عدد حرفِ ایکس ( XX ) قراردادی است و ربطی به تعداد نفراتِ یک لشکر ندارد.
لشکر ، یکی از یِگانهای بزرگِ ارتشی است. لشکر دارای تجهیزات و تسلیحات لازم برای اجرای عملیات رزمی است و بزرگتر از( تیپ یا هنگ) و کوچکتر ازیک ( سپاه) است.[۲]
لشکر شامل ده هزار ۱۰٬۰۰۰ الی بیست هزار ۲۰٬۰۰۰ سرباز میشود. در بیشتر ارتشها یک لشکر از (چند تیپ) تشکیل می گردد.
لشکرها بهطور معمول بهوسیلهٔ اعداد ترتیبی نامگذاری میشوند (برای نمونه لشکر ۷۷ خراسان). همچنین رَدههای گوناگون به نامهای آنها افزوده میشود مانند؛ «پیاده»، «زرهی» ، «موتوریزه» و …...
در ایران معمولاً فرمانده یک لشکر درجهٔ سرتیپ دومی دارد هر چند که دارای جایگاه سرلشکری باشد.
در ارتش آمریکا معمولاً دو ۲ لشکر با هم تشکیلِ یک سپاه را میدهند و هر لشکر معمولاً از دو الی چهار ۲-۴ تیپ تشکیل شده است.
پیشینه ی واژه ی لشکر :
لشکر همچون یگانِ رزمی ، نخستین بار در سپاه شاهنشاهی هخامنشی سالهای (۵۵۰ — ۳۳۰ پیش از میلاد) پدید آمده است و و «بیوره» (پارسی باستان: -baivara) نامیده میشده است و آن را «بیورهپتی» (پارسی باستان: -baivarapati «بیوربد») فرماندهی میکرده است[۳]. هر بیوره از ۱۰ هزاره (پارسی باستان: -hazāra) تشکیل میشده و ۱۰،۰۰۰ سرباز را در بر میگرفتهاست.
در سپاهِ اشکانیان (۲۵۰ پیش از میلاد — ۲۲۴ میلادی) ، که سازمان ردهبندی دَهدَهی سپاه هخامنشیان را به کار گرفته بوده [۴] ، بیورهها «گُند» ((پارتی: gund)) « لشکر ؛ گروه ، دسته»[۵]> پارسی باستان: -gunda > ایرانی باستان: -vrnda* «لشکر؛ سپاه»[۶]) نام گرفته و فرماندهان آنها «گُندسالار» (پارتی: gund-sālār) خوانده میشدهاند[۷].
در سپاه ساسانیان (۲۲۴ — ۶۵۱ میلادی) نیز همین ردهبندی و نامگذاری به کار میرفته، ولی هر گُند از ۵ درفش (پارتی: drafš) تشکیل میشده، که هر کدامی ۱۰۰۰ سرباز را در بر میگرفتهاست[۸]. فرمانده گُند در سپاه ساسانیان نیز گُندسالار (پارتی: gund-sālār) نامیده میشد[۹]. اما از میانههای سدۀ پنجم میلادی در کنار اصطلاح «گُند» اصطلاح «لشکر» (پارسی میانه: laškar > پارسی باستان: -raxša-kara* «محافظتکننده» > پارسی باستان: raxš + kar «پاسداری کردن»[۱۰]) نیز به کار میرفته است[۱۱]. اصطلاح «لشکر» در آثار ادبی فارسی، بویژه «شاهنامه»، بسیار به کار رفته است. چنانچه، فردوسی گفته:
برو با سپاهی به کردار کوه
گزین کن ز گُردان لشکر گروه
در سپاه سامانیان ، غزنویان و سلجوقیان فرمانده لشکر را «سالار لشکر» و «امیر لشکر» میگفتند[۱۲]. چنانچه ، «سالار لشکر» در «شاهنامه» بارها به کار رفته است و از بافتار چنین بر میآید که آن منصبی پایینتر از سپهسالاری بوده و مقام جانشینی داشتهاست:
سپه را به سالارِ لشکر سپرد
برفت و جهان دیدگان را بِبُرد.
فرهنگستان زبان ایران با پیشنهاد انجمن واژهگزینیِ ارتش ایران ، در سال 1314 ه . ش واژه ی «لشکر» را جایگزین وامواژههای ترکی- مغولی «تومان» و صورتِ فرانسوی آن : «دیویزیون» (فرانسوی: division)
و اصطلاح «سرلشکر» را جایگزین «امیر تومان» نمود[۱۳].
منابع :
- «فرهنگ هزارواژۀ نظامی، مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی، دفتر واژهگزينی نظامی ستاد كل نيروهای مسلح، بهار ۱۳۹۲» (PDF). بایگانیشده از اصلی (PDF) در ۲۲ دسامبر ۲۰۱۸. دریافتشده در ۸ اوت ۲۰۱۸.
واژههای مصوّب فرهنگستان تا پایان دفتر یازدهم فرهنگ واژههای مصوّب
J. Marquart, Untersuchungen zur Geschichte von Eran I, Göttingen, 1896, p. 19 n. 84
Никоноров В. П. К вопросу о парфянском наследии в сасанидском Иране: военное дело // Центральная Азия от Ахеменидов до Тимуридов: археология, история, этнология, культура. Материалы международной научной конференции, посвященной 100-летию со дня рождения Александра Марковича Беленицкого (Санкт-Петербург, 2–5 ноября 2004 года) / Отв. ред. В. П. Никоноров. СПб., 2005. С. 156
«MacKenzie, D. N., A Concise Pahlavi Dictionary, London, etc.: Oxford University Press, 1971. — 236 pp. ISBN 0-19-713559-5. — p. *38» (PDF). بایگانیشده از اصلی (PDF) در ۳ دسامبر ۲۰۱۲. دریافتشده در ۲۴ ژوئن ۲۰۱۹.
- حسندوست ، محمد. فرهنگ ریشهشناختی زبان فارسی ، جلد چهارم: «ک - ی» (صص ۲۰۸۱–۲۹۵۵؛ مدخلهای ۳۷۷۳–۵۵۱۴؛ شاملِ ۱۷۴۲ مدخل)؛ شابک جلد چهارم: ۳-۵۸-۶۱۴۳-۶۰۰-۹۷۸، ص. ۲۴۴۷
Farrokh, Kaveh. Sassanian Elite Cavalry AD 224-642. Oxford: Osprey, 2005. ISBN 1841767131. — с. 6—7
Kaveh Farrokh, Gholamreza Karamian, Katarzyna Maksymiuk. A Synopsis of Sasanian Military Organization and Combat Units, Siedlce-Tehran 2018. — ISBN 978-83-62447-22-0. — c. 13
Daryaee, Touraj. Sasanian Persia: The Rise and Fall of an Empire. — ISBN 978 1 85043 898 4. — p. 47
- حسندوست ، محمد. فرهنگ ریشهشناختی زبان فارسی، جلد چهارم: «ک - ی» (صص ۲۰۸۱–۲۹۵۵؛ مدخلهای ۳۷۷۳–۵۵۱۴؛ شاملِ ۱۷۴۲ مدخل)؛ شابک جلد چهارم: ۳-۵۸-۶۱۴۳-۶۰۰-۹۷۸، ص. ۲۵۲۰
Tafazzoli A. Sasanian Society. I. Warriors. II. Scribes. III. Dehqāns. N.Y., 2000. — р. 7
- ناجی، محمدرضا (۱۳۹۲). سامانیان (دوره شکوفایی فرهنگ ایرانی-اسلامی). دفتر پژوهشهای فرهنگی. ص. ص ۲۵۲. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۰۰-۱۰۸۶-۰.
- روستایی، محسن، واژگان نظامی مصوب فرهنگستان ایران (۱۳۱۴–۱۳۲۰)، فصلنامهٔ «گنجینهٔ اسناد»، زمستان ۱۳۷۳، شمارهٔ ۱۶، ص ۳۸
- نجفی ، ابوالحسن ، غلط ننویسیم ، ذیل حروف «ک» و «گ»
واژه هایی مثل « لشکر» و « اشک» با «ک» نوشته میشود و نه «گ». توضیح آنکه ، بنابر قاعدهٔ آوایی زبان فارسی ، در واژههای بسیط، پس از «ش» ساکن ، تمایز میان «ک» و «گ»، به اصطلاح زبانشناشی ، خنثی میشود. در زبان محاوره، در این موضع فقط صدای «گ» شنیده میشود، اما در فارسی فصیح آن را «ک» تلفظ میکنند.
بنابر این واژههایی مانند پزشک ، تَمِشْک، خُشْک، رَشْک، زرشک، سرشک ، کشک ، کشکول، کوشک ، گنجشک ، لشکر، مَشْک، مُشْک، مِشکی، مُشکین ، آشکار، اشکوب و جزو اینها همه با «ک» نوشته میشود و نه «گ».
در تعمیم این قاعده ، دو نکته را باید در نظر داشت:
اولاً : چنان که گفته شد ؛ در این قبیل واژهها «ش» باید ساکن باشد تا قاعده صدق کند. بنابر این اگر «ش» متحرک باشد استعمال «گ» اشکالی ندارد، مانند شِگرف، شِگِفت، شُگون، شِگِرد و جز اینها. ثانیاً فقط در کلمات بسیط است که پس از «ش» ساکن حرف «ک» میآید، اما در کلمات مرکب یا مشتق هرگاه کلمهای که به «ش» مختوم است با کلمهای که حرف آغازی آن «گ» است ترکیب شود بدیهی است که در این مورد، اجتماع دوصامت «ش» و «گ» اشکالی ندارد؛ مانندِ خوشگوار (مرکب از خوش+ گوار )،پیشگو،پژوهشگر، دانشگاه و الی آخر..
سلامت باشید و سرافراز