يکشنبه ۲ دی
|
دفاتر شعر ایمان کاظمی ( متخلص به ایمان )
آخرین اشعار ناب ایمان کاظمی ( متخلص به ایمان )
|
منم دریچه ی ذهنی شلوغ و خالی تر
منم نمونه ی اندیشه ای سوالی تر
.
منم که می کشم امشب نهیب لاهوتی
به کدخدای بزرگ دهی خیالی تر
.
در اعتراض و جسارت زدم به مصدر عرش
شبی ز جمله جهان مست و لا ابالی تر
.
به داد و ولوله گفتم که هست صاحب این ؟
شکوه گنبد و این عرصه ی جلالی تر
.
زمانه عرصه ی جنگ است و زندگانی سخت
و سیم های بشر کرده اتصالی تر
.
دگر بس است نشستن به روی عرش برین
نگاه کردن و خندیدن انفعالی تر
.
بلند شو بنما چهره ای که ما شده ایم
شکسته از ثمر خلقتی سفالی تر
.
جهان به سیر زوال است اگر ادامه دهی
شود همیشه زمستان مان زغالی تر
.
منم زبان بلند هزاره های بشر
که خو گرفته به ظلم و زبان لالی تر
.
مرا ز آتش و هنگامه ات مترسان که
بسا جهنم از این روزگار عالی تر
.
اگرچه خلق زیاد و تو را ملالی نیست
که نسل ما برود زود و انتقالی تر
.
کجا روم ز که پرسم جواب مسئله را
که آنچه می شنوم بوده ماست مالی تر
|