سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 15 خرداد 1404
  • قيام خونين 15 خرداد، 1342 هـ ش
  • زنداني شدن حضرت امام خميني -ره- به دست مأموران ستم شاهي پهلوي، 1342 هـ ش
9 ذو الحجة 1446
  • روز عرفه - روز نيايش
Thursday 5 Jun 2025
  • روز جهاني محيط زيست

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

هر جا که هستید همان جا نقطه آغاز است،تلاش بیشتر امروز،سازنده فردای متفاوت شماست. آندرو متیوس

پنجشنبه ۱۵ خرداد

به نام عشق...

شعری از

محمد رضا نظری(لادون پرند)

از دفتر واژه های بی سرزمین نوع شعر دوبیتی

ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۲۶ ارديبهشت ۱۳۹۲ ۲۳:۴۴ شماره ثبت ۱۲۲۸۹
  بازدید : ۱۱۱۵   |    نظرات : ۴۹

رنگ شــعــر
رنگ زمینه
دفاتر شعر محمد رضا نظری(لادون پرند)
آخرین اشعار ناب محمد رضا نظری(لادون پرند)

به نام عشق چون خر میبرد بار
به نام عشق چون سگ میشود هار
فلندر میشود بیکار بیکار
رها در کوچه ها بی عار بی عار
کشد چشم خماری روی دیوار
کنارش مینویسد:(روز دیدار...)
همه خوابند و او تا صبح بیدار
دمادم میکشد سیگار و سیگار...
پسر باشد که احوالش چنین است
مواد و خود کشی هم در کمین است
ز احوالات دختر هم بگویم
چگونه میشود خر هم بگویم
چو دختر عاشقی کرد وای بر سر
کند بیچاره مادر خاک بر سر
خیالاتی و دنگند این جماعت
نخورده گیج و منگند این جماعت
تصور میکنند هر دم عروسند
میان جمعیت ناز و ملوسند
دمادم میکشند تور سفیدی
فلان شاهزاده با اسب سفیدی
به یک چشم خماری میشود مست
بگویی عاشقم او رفته از دست
تصور میکند مردش همین است
دوا درمان هر دردش همین است
سه سوته عاشق و دیوانه اوست
به هر میخانه ای پیمانه اوست
تمام منطقش هم اینچنین است
تمام باورش از عشق این است
پسر باید به عشقش پیله باشد
جوان و لایق و سنجیده باشد
چنین است و چنان.چون کوه سر سخت
گمانم آدم خوبی است بدبخت...
اگر گفتی که شاید حیله باشد
و یا شاید تو را خر دیده باشد
جوابت میدهد:او اینچنین نیست
همانندش کسی روی زمین نیست
امان از دست این بد فهمی ما
مصیبت میشود دل رحمی ما
اسیر سادگیها میشود دل
پی دلدادگیها میرود دل
به نام عشق دنیا زیر و رو شد
به نام عشق تن بی آبرو شد
خلاصه آخر این قصه ننگ است
حکایت شیشه و بر خورد سنگ است
جوان اندیشه کن اینجا شلوغ است
تمام حرفها از دم دروغ است
تو بانوی من هستی تا همیشه
بدونت روزهایم شب نمیشه
بگویی نه.خودم را میکشم من
چه اندوهی زدوری میکشم من
به یادت تا سحر بیدار بودم
ندیدی چند شب بیمار بودم؟
۰
اشتراک گذاری این شعر

نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


(متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
ارسال پیام خصوصی

نقد و آموزش

نظرات

مشاعره

سید مرتضی سیدی

زهی رفیق که با چون تو سروبالاییست ااا که از خدای بر او نعمتی و آلاییست اااا وجود مبارکتان هم معرفت و صدق و صفا ست
غلامرضا مهدوی (مهدوی)

جوابت می دهم از جان اا سلامی بی طمع هرچند می دانم اا که پنداری در این دنیای پر تزویر و پر دوز و کلک اا گاهی سلامی گر کسی گوید اا سلام گرگ را ماند اا که دندانهای تیزش را اا قفای پرده ی گفتار مهرآمیز خود مستور می دارد اا شاگردی می کنم عزیز
سید مرتضی سیدی

تویی که بر سرِ خوبانِ کشوری چون تاج ااا سِزَد اگر همه ی دلبران دَهَندَت باج اااا سلام و عرض ارادت استاد مهدوی عزیز التماس دعا ااا ج
غلامرضا مهدوی (مهدوی)

مرحبا آجرک اللهبزرگا مردا اااا نیست در دست تو جز نسخه ی حاجات و برات
سید مرتضی سیدی

تو بخشیدی روان و عقل و ایمان ااا وگرنه ما همان مشتی غباریم ااا تو با ما روز و شب در خلوت و ما ااا شب و روزی به غفلت می گذاریم ااا نگویم خدمت آوردیم و طاعت ااا که از تقصیر خدمت شرمساریم ااا مباد آن روز کز درگاه لطفت ااا به دست ناامیدی سر بخاریم ااا خداوندا به لطفت با صلاح آر ااا که مسکین و پریشان روزگاریم

کاربران اشتراک دار

محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
1