پنجشنبه ۶ دی
شعر کوتاه شعری از مسعود معادی
از دفتر شعرناب نوع شعر هایکو
ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۲۲ مرداد ۱۴۰۲ ۲۲:۰۶ شماره ثبت ۱۲۲۷۷۸
بازدید : ۴۵۹ | نظرات : ۲۱
|
آخرین اشعار ناب مسعود معادی
|
اسکله ها
از ایستگاهای عاشقانه
جدا افتاده اند
این روزها همه
یا در قطار گم می شوند
یا در خود
................................................
زن را چه به
شاعری!
تو راساخته اند که
از شکوه آفرینشت
مردها شاعر شوند
.
.
.
همین
(دخترک بوی باران میداد)
|
نقدها و نظرات
|
درود مجدد این جمله خودش یک کتاب بود بدون اغراق حیفه طبع خوبی دارید ادامه بدید تو ذهنم می مونه این جمله و اسم کتابتون👌 | |
|
سپاس از استاد ابراهیمی عزیز شما بزرگوارید | |
|
بسیار عالی و زیبا بود.. میدونستم اسم کتابتونه.. | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
دخترک بوی باران میداد..
هر دو کوتاهی زیبا بودند اما اولی خیلی جذاب و بکر بود.. آفرینهاااا..
درود جناب معادی بزرگوار
سلامت و ثروتمند باشید