دوشنبه ۳ دی
|
دفاتر شعر علی نظری سرمازه
آخرین اشعار ناب علی نظری سرمازه
|
...محصول شعرین...
بر گسترده ی خیال
شعرین پاشید
شور درو کرد
محصولش را
هیچ ناشری
مزمزه
و هیچ ناقدی
نقد نکرد
*...جابجایی بیجا...
دستگیری
دست گیره ی در شده است
بابک زنجانی
بانک زن جانی شده است
بیدل
بی دل شده است
حافظیه
آلزایمر حاد گرفته است
امان از جابجایی بیجا
*...رباعی نه...
دوبیتی
خانه ی کاه گلی اش را فروخت
سه گانی پولادین خرید
نسیه
غزل خداحافظی خوانده است
قسطی
قصیده ای بی سر رسید شده است
بوی نقد رُبایی می آید
*
....دست زدن ممنوع...
مزرعه
مریض است
داس مه نو
سمّی شده است
لطفاً
دست نزنید
*...کباب مجانی...
الایران مزرعه الخارجه
چه حدیث به روزی شده است
دلم برای ِ
«دنیا ، مزرعه ی آخرت است»
کباب شده است
|
|
نقدها و نظرات
|
درود بیکران بر الهه ی احساس ممنونم از بابت مطلب ارزشمندی که در خصوص کاریکلماتور ارائه نمودید سپاس فراوان | |
|
درودها استادبانوحکیمی بافقی (الهه ی احساس) نکات ارجمندی را فرمودید در مورد کاریکلماتور که وجه اشتراک دارد با شعر زیبای استاد نظری عزیز ممنون از زحمات بیدریغتان | |
|
💐💐🌹🌹🌹🌹🌹🌹💐💐 ❤️❤️❤️❤️🪷🪷🪷🪷🪷 🌹🌹🌹🌹🌹💐💐💐 🪻🪻🪻🌼🌼🌼🌸 🌺🌺🌺🌺🌺🌷 🍀☘️🌱🌹💐 🌿🌿🌿🍁 🪴🪴🪴 🏵🏵 💟 🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻 💙💙💙💙💙💙💙💙 🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵 💐💐💐💐💐💐 🌼🌼🌼🌼 💟💟💟 ❤️❤️ ❤️🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻 💙💙💙💙💙💙💙💙 🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵 💐💐💐💐💐💐 🌼🌼🌼🌼 💟💟💟 ❤️❤️ ❤️🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻 💙💙💙💙💙💙💙💙 🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵 💐💐💐💐💐💐 🌼🌼🌼🌼 💟💟💟 ❤️❤️ ❤️🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵 | |
|
🌺🌺🌺🌺 🌼🌼🌼 🏵🏵 💐🌺🌺🌺🌺 🌼🌼🌼 🏵🏵 💐🌺🌺🌺🌺 🌼🌼🌼 🏵🏵 💐🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💐💐🌹🌹🌹🌹🌹🌹💐💐 ❤️❤️❤️❤️🪷🪷🪷🪷🪷 🌹🌹🌹🌹🌹💐💐💐 🪻🪻🪻🌼🌼🌼🌸 🌺🌺🌺🌺🌺🌷 🍀☘️🌱🌹💐 🌿🌿🌿🍁 🪴🪴🪴 🏵🏵 💟 💐💐🌹🌹🌹🌹🌹🌹💐💐 ❤️❤️❤️❤️🪷🪷🪷🪷🪷 🌹🌹🌹🌹🌹💐💐💐 🪻🪻🪻🌼🌼🌼🌸 🌺🌺🌺🌺🌺🌷 🍀☘️🌱🌹💐 🌿🌿🌿🍁 🪴🪴🪴 🏵🏵 💟 🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵 | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
درود جناب سرمازه
کوتاههای پرمحتوای جنابعالی، نه کاملا؛ اما تا حدودی تداعی کنندهی «کاریکَلِماتور» است.
به همین جهت، مطلبی را از ویکیپدیا پیرامون کاریکَلِماتور به اشتراک میگذارم؛ تا دوستانی که مایل به کوتاهسرایی هستند؛ اما احیانا آشنایی با واژهی کاریکَلِماتور و نوع نگارش آن ندارند، دنبال موضوع بروند و در این زمینه نیز طبعآزمایی بفرمایند.
کاریکَلِماتور (آمیختهی کاریکاتور و کلمات) نامی است که پرویز شاپور در سال ۱۳۴۷ بر نوشتههای خود که در نشریهی خوشه به سردبیری احمد شاملو چاپ میشد گذاشت.
این واژه حاصل، پیوند دو واژهی «کاریکاتور» و «کلمه» است.
به دید شاملو، نوشتههای شاپور، کاریکاتورهایی است که با کلمه بیان شدهاست.
نمونههایی از کاریکلماتورهای پرویز شاپور:
_ وقتی عکس گل محمدی در آب افتاد، ماهیها صلوات فرستادند.
_ اگر بخواهم پرنده را محبوس کنم، قفسی به بزرگی آسمان میسازم.
_ به عقیدهی گیوتین، سر آدم زیادی است.
_ به یاد ندارم نابینایی به من تنه زده باشد.
_ قلبم پرجمعیتترین شهر دنیاست.
_ به نگاهم خوش آمدی.
_ چرا همیشه نمیشه؟!
_ پایین آمدن درخت از گربه.
_ قطرهی باران، اقیانوس کوچکی است.
_ زندگی بدون آب از گلوی ماهی پایین نمیرود.
_ جارو، شکم خالی سطل زباله را پر میکند.
_ فوّاره و قوه جاذبه از سربه سر گذاشتن هم سیر نمیشوند.
_ هر درخت پیر، صندلی جوانی میتواند باشد.
_ باغبان وقتی دید باران قبول زحمت کرده، به آبپاش مرخصی داد.
_ فاصلهی بین دو باران را سکوت ناودان پر میکند.
_ فریاد زندگی در سکوت گورستان تهنشین میشود.
_ برای اینکه پشهها کاملاً ناامید نشوند، دستم را از پشه بند بیرون میگذارم.
_ گربه بیش از دیگران در فکر آزادی پرندهی محبوس است.
_ روی همرفته زن و شوهر مهربانی هستند!
_ غم، کلکسیون خندهام را به سرقت برد.
_ بلبل مرتاض، روی گل خاردار مینشیند.
برداشت از ویکیپدیای مهربان با اندکی ویرایش