چهارشنبه ۱۷ بهمن
های!... شعری از
از دفتر - هزاره بیم - نوع شعر دوبیتی
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۲ ۱۵:۱۰ شماره ثبت ۱۱۷۳۴
بازدید : ۹۶۱ | نظرات : ۲۶
|
|
های!
از چشمِ مـاه!
این همه چاه چـــرا
بر شاه راهِ " هموارِ " من،
می چکد؛
و در تنهایی ی بی گناهم
یکی، تهی از زهرِ هلاهل،
های های، نمی کند؟!...
های مردُم!
هوار از هوای آلوده!
بیایید...بر سرِ این بی
همای هزار ماه مرده،
آه آه خنده؛ بر هوشِ به
هپروت رفته اش،
ده ها هزار...
نفرینِ سنگ، هشیار؛
جار بزنید ...وَ بر
پیراهنِ خار، دریده اش
آهار!؟
مردَم!
مردُم از هق هق ها و
هنوز های نپالوده...!
بر گُرده،
خوردم کرور کرور
« تیر » در
تاریکی های درهم
فشرده!
هیهات که
هیهاتم هنوز؛ از
هوای، پالوده!؟...
***
< - پژواره - >
^ ^ ^ ^ ^ ^ ^
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.