سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 5 آذر 1403
  • روز بسيج مستضعفين، تشكيل بسيج مستضعفين به فرمان حضرت امام خميني -ره-، 1358 هـ ش
24 جمادى الأولى 1446
    Monday 25 Nov 2024
      مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

      دوشنبه ۵ آذر

      به حینِ نوشتن

      شعری از

      بهمن بیدقی

      از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد

      ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۱۱ بهمن ۱۴۰۱ ۰۸:۲۹ شماره ثبت ۱۱۷۰۹۸
        بازدید : ۱۶۵   |    نظرات : ۸

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر بهمن بیدقی

      به حینِ نوشتن
       
      من به حینِ نوشتن ،
      فقط یه ناظرم
      مغز و قلب و قلم ام را
      آزاد میگذارم ،
      تا هرچه خواستند را بنویسند
      فقط همین
       
      مثلِ جاسوس ها ،
      چوب نمیزنم زاغ سیاهِ آنها را ، به کمین
      برای همین هم هست که ،
      مغز و قلب و قلم ام ،
      هیچگاه زمن ، نمیشوند غمین
      چونکه برای نگهبانی از آثارشان ،
      برایشان هستم شخصی امین
       
      که جاسوسان و خیانت پیشه گان ،
      همیشه درآخرهم که شده ،
      با ملاج میخورند به زمین
       
      که نتیجه ی راستگویی و امانتداری و،
      آزادیِ قانونی ،
      چیزی نیست بجز زیبایی و،
      خوشبوییِ گُل واره ای همچون یاسمین
      که مست میگردد روح ،
      ز ورودِ خوشقدمِ آنهمه عطرِ یاس و شمیم
       
      درمیان اینهمه نوشتن ،
      مغزم خواست بازیگوشی کند
      مغزم آنقدر خجالتی ست که ،
      دستش را به روی چشمانش گذاشت
      و به روح ناظرم گفت :
      خجالت میکشم حتی تو هم من را نبین !
      روحم حرفش را گوش کرد ،
      گیر به او نداد ،
      تجسس به حق و حیطه ی آزادیِ او نکرد ،
      چشم هایش را بر زمین انداخت ،
      فقط همین
       
      بهن بیدقی 1401/10/27
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      عباسعلی استکی(چشمه)
      چهارشنبه ۱۲ بهمن ۱۴۰۱ ۱۴:۳۵
      درود شاعر گرامی
      میلاد باب الحوائج حضرت جوادالائمه مبارک باد
      امام جواد - علیه السلام - فرمود: هرکس به شخصی سخنران علاقمند و متمایل باشد، بنده اوست، پس چنانچه سخنور برای خدا و از ـ احکام و معارف ـ خدا سخن بگوید، بنده خداست، و اگر از زبان شیطان ـ و هوی و هوس و مادیات ـ سخن بگوید، بنده شیطان خواهد بود. خندانک خندانک خندانک
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      چهارشنبه ۱۲ بهمن ۱۴۰۱ ۱۹:۴۹
      با سلام و عرض ادب استاد بزرگوار
      سپاس
      سلامت باشید
      ارسال پاسخ
      بهاءالدین داودپور تخلص بامداد
      چهارشنبه ۱۲ بهمن ۱۴۰۱ ۱۵:۰۸
      درودشاعرگرامی خندانک خندانک خندانک
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      چهارشنبه ۱۲ بهمن ۱۴۰۱ ۱۹:۴۹
      با سلام و عرض ادب هنرمند بزرگوار
      سپاس
      سلامت باشید
      ارسال پاسخ
      آذر مهتدی
      چهارشنبه ۱۲ بهمن ۱۴۰۱ ۱۵:۵۹
      درود جناب بیدقی گرامی
      جالب بود
      قلمتان سبز
      خندانک خندانک خندانک
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      چهارشنبه ۱۲ بهمن ۱۴۰۱ ۱۹:۵۰
      با سلام و عرض ادب هنرمند بزرگوار
      سپاس
      سلامت باشید
      ارسال پاسخ
      روح اله سلیمی ناحیه
      چهارشنبه ۱۲ بهمن ۱۴۰۱ ۲۰:۳۱
      🌹🌹🌹🌹
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      چهارشنبه ۱۲ بهمن ۱۴۰۱ ۲۱:۰۴
      با سلام و عرض ادب آقای سلیمی بزرگوار
      سپاس
      سلامت باشید
      ارسال پاسخ
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      ساسان نجفی(سراب)

      نیست جز عشق خالق هستی نام و نشان دلم
      میر حسین سعیدی

      مست از فدا نمودن سر را جدا نمودن ااا بر سر نیزه رفتن عشق از خدا ستودن ااا اشاره به حدیث قدسی من عشقنی عشقته وااا ن
      نادر امینی (امین)

      من از آنروز دیوانه لایعقل بشدم روی ماه توبدیدم سوی میخانه شدم تن وجان را برهیدم به فراموشی دل بشکستم دل خودرا سوی میخانه شدم بدر میخانه رسیدم همه دیدم مدهوش زخود وبیخودی اکنون برستم به نهانخانه شدم درنهانخانه نیافتم جز سرگشتگی روح وروان وزنهانخانه شتابان سوی بتخانه شدم چو نهانخانه و بتخانه ومیخانه همه بی روح بدیدم یکسره سوی ازل تاختم و سوخته هشیار شدم
      میر حسین سعیدی

      ما سر ز تن و دل ز جهان رسته و مستیم ااا بر زلف چلیپا دل خود بسته شکستیم ااا نزدیک دل شکسته شد منزل آن یار ااا در دل دل خود شکسته هستیم
      نادر امینی (امین)

      مستیم وزنیم دف چو دوعالم همه عشق است رقصیم وبنوشیم زقدح می که فرزانه عشقیم دیوانگی عبد همه پرتو ذات است یاهو کنیم برهنه گیتی چو دردانه عشقیم

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      2