اُورنگ
شهیدان ازاینکه ازجانِ شیرین خود ،
بیهیچ ریا گذشتند ، بی تردید از واماندگان برترند
مقامشان رفیع است و همواره در بلندی
مقبره شان بوستانی ست ، ز لاله های واژگون
شقایق هایی از گُلهای زیبای ایرانی و،
تشییع کنندگانشان هم شبیه به بوستانی ،
ز لاله های مشکیِ هلندی
پیمانه پیمانه عشق
لاله لاله ، لااله الالله
پیغام رسانِ هزاران عشق اند
عشقی بدونِ ذره ای دورنگی
ز فرطِ زنده بودن حتی در خوابها هم ،
پرسه نمیزنند به خوابی سیاه سفید و کهنه
میلولند در، خوابهای واقعی و رنگی
آنها کنون درون دنیایی اند ، شیرین تر از رؤیا
دنیایی زیبا و رنگی رنگی و خوشمزه بسانِ نارِنگی
*دیهیمِ انسانیت ، بر سرنهاده اند و نشسته اند بر،
تختِ پُر از اُورنگی **
مثلِ خوابهایی زیبا و لطیف و شفاف و شاعرانه
بی هیچ زنگار و زنگی ، پُرازحسی پُرشعف همچون ،
به رقص آوریِ روح ، با داریه زنگی
بالاخره آدم میانِ دنیاپرستی و خداپرستی ،
باید یکراه را انتخاب کند
" هم خدا و هم خرما که نمیشود "
" یا رومیِ رومی – یا زنگیِ زنگی "
همیشه استوارند
چگونه حتی در استعاره های خواب هم ،
یک پایشان بریده است ز زانو ،
اما نمیزنند به حالِ قدم زدن ، هیچ لَنگی ؟
*دیهیم = تاج
**اورنگ = شکوه
بهمن بیدقی 1400/11/24
بسیار زیبا و حماسی بود
در وصف مدافعان دلاور این مرز و بوم