سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 5 ارديبهشت 1403
  • شكست حملة نظامي آمريكا به ايران در طبس، 1359 هـ‌.ش
16 شوال 1445
    Wednesday 24 Apr 2024
      به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

      چهارشنبه ۵ ارديبهشت

      برهوت

      شعری از

      بهمن بیدقی

      از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد

      ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۲۸ دی ۱۴۰۱ ۰۷:۳۳ شماره ثبت ۱۱۶۷۲۱
        بازدید : ۱۲۲   |    نظرات : ۹

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر بهمن بیدقی

      برهوت
       
      وقتی قایقش شکست و غرق شد ، در طوفان
      امواج ، آن بیهوش شده را به معجزه ای ،
      پرت اش کردند به ساحل ، درکنار و بَرِ حوت *
      جزیره ، جزیره ای بود  بَرَهوت
       
      کام اش احساسِ ترشِ غریبی داشت ،
      همچون قرقروت
       
      بعدها فهمید که دراین برهوتِ بی آدم ،
      رابینسون کروزوئه در برابرش شاه بود
      که این ناکجاآباد ، از تمامیِ نقشه ها بود اُوت
       
      اما او یه مثبت اندیش بود
      یه بنده ی واقعیِ خدا
      منطبق کرد خودش را با سرنوشت اش زود
      به خود گفت وقتی با آمدنم به جزیره ،
      خدا خوراکم را درکنارم گذاشته ،
      پس من چه غم دارم با داشتن چنین خدای مهربان وخوب ؟
      باید با کوششی هنگفت ،
      ازاین مهلکه به یاریِ خدا جان بدر برد
       
      یه حالِ خوشی در درونش خندید
      روحیه اش ، او را به جاهای خوش و خوبی برد
       
      خدا درآن هیچستان به سعیِ او به او روزی میرسانْد ،
      او هم میخورد
      عجیب است که او با داشتنِ خدا و نداشتنِ غیرِ خدا ،
      ازهیچ چیزی نمی آزرد
       
      درواقع حسِ تنها ماندن با فقط خدا را ،
      قبل از مرگ تجربه میکرد
      استرس برایش یه شوخی بود
      چونکه ایمانش قوی بود
      این را جزیره فهمید خیلی زود
       
      ایمان ، چنان دراو تنیده شده بود ،
      با هزاران تار و پود
      که شیطان از به کفران کشیدنش خسته شد و،
      سرش را ازخجالت انداخت زمین و رفت
      آن مرد واقعاً قوی بود
      او مدتهای مدیدی آنجا زیست
      ذیلِ توجهاتِ خداوندِ صاحب جود
      نشانه اش برای کشتی های عبورینِ احتمالی ،
      فقط آتش بود و دود
      ذیلِ توجهاتِ خداوندِ  وَدود
       
      کسی که فقط خدا را داشته باشد و بس
      نه تنها ضرری نمی بیند ،
      بلکه مالامال میشود از سود
      برای همین بود که آن مرد ،
      همیشه درکنارِ خدا خوش آسود
       
      دراین چند ساله زندگی برایش سخت بود ،
      درست ، خیلی هم سخت بود
      اما ، خدا به او حواسش بود
      به همه ی ما حواسش هست
      ما توقعاتمان دیگر افسارگسیخته شده
      همه بندگیمان دیگر عصیان زده شده
      همه کافرانه گی هایمان کفران زده شده
      اوهیچگاه خسته نشد ، ز ماهیِ نمکسود
       
      او غم را که میدید ، همچون قلمبه ای چون توپ ،
      آن را به طرفة العینی میکرد شوت
      میدانی چقدر درآن جزیره گُل کرد ؟
      بقدری که تمامِ نامرادی ها ،
      تمامی به زیرِدستانِ چو جراحی ناخُبره ، کردند فُوت
      مرگ هم از اومیترسید ، ازآن کُشنده ی مُوت
      وقتی بعد ازسالها کشتی ای ، آتش او را دید ،
      او زنده بود و زندگی اش را میکرد و،
      پُر از روحیه بود ، او حتی نبود به حالتِ مُوت
       
      *حوت = ماهی    
      بهمن بیدقی 1401/10/28
      ۳
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      سید هادی محمدی
      پنجشنبه ۲۹ دی ۱۴۰۱ ۲۰:۴۵
      درود بر شما خندانک
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      پنجشنبه ۲۹ دی ۱۴۰۱ ۲۳:۳۲
      با سلام و عرض احترام آقای محمدی بزرگوار
      سپاس
      ارسال پاسخ
      عباسعلی استکی(چشمه)
      جمعه ۳۰ دی ۱۴۰۱ ۱۷:۰۰
      درود استاد عزیز
      بسیار زیبا و آموزنده بود خندانک
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      جمعه ۳۰ دی ۱۴۰۱ ۲۰:۵۲
      با سلام و عرض احترام استاد بزرگوار
      سپاس بیکران از لطف و مهر بیکرانتان
      سلامت باشید
      ارسال پاسخ
      زهره دهقانی ( شادی)
      پنجشنبه ۲۹ دی ۱۴۰۱ ۱۳:۴۱
      سلام و درود جناب بیدقی
      زیبا بود و حکیمانه. ...

      شاد و پیروز باشید
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      پنجشنبه ۲۹ دی ۱۴۰۱ ۱۴:۰۸
      با سلام و عرض احترام هنرمند بزرگوار
      سپاس بیکران از لطف و مهر بیکرانتان
      سلامت باشید
      ارسال پاسخ
      افسانه پنام (مولد)
      جمعه ۳۰ دی ۱۴۰۱ ۱۲:۱۲
      درودها بزرگوار خندانک خندانک
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      جمعه ۳۰ دی ۱۴۰۱ ۱۲:۱۷
      با سلام و عرض احترام هنرمند بزرگوار
      سپاس بیکران
      ارسال پاسخ
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      0