سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 20 اسفند 1403
    11 رمضان 1446
      Monday 10 Mar 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        تمام پلیدیها در خانه ای قرارداده شده و کلید ان دروغگویی است. امام حسن عسكري(ع)

        دوشنبه ۲۰ اسفند

        جغد سَرا

        شعری از

        بهمن بیدقی

        از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۲۴ دی ۱۴۰۱ ۰۳:۰۴ شماره ثبت ۱۱۶۶۰۹
          بازدید : ۹۵   |    نظرات : ۶

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر بهمن بیدقی

        جغد سَرا
         
        به خرابه ای افتاد قدم ام
        جغد سرایی بود
        حس کردم که راهیِ عدم ام
        میلرزید ، سرتا سرِ بدن ام
        وقتی به خود آمدم که ،
        دیدم با خودم در جدل ام
        گفتم چه خوب شد که ،
        دراین دنیای خرابه رهگذرم
        وگرنه اگر برای این دنیای خرابه ،
        جغد باشم ،
        من میمانم و باقیِ عمرِ هدرم
         
        درآن سرای روحانی ، امنیت موج میزند
        که نیروی انتظامی اش خداست
        دراین عبورگاهِ پُر از رهزن ، دائماً در خطرم
         
        همان بِه ، که ویلانِ سبزه زار باشم
        همان بِه ، که حس کنم همیشه ،
        درمسافرت و دَدَرَم
        دادار دودورِ جارچی ها ،
        مخ ام را خورْد
        باید بگریزم ازاین دنیای خراب و پُرازخرابه
        باید کاری کنم که بگویند :
        به هنرِعشق ورزیِ خدا ، هنرمندی قَدَرم
         
        سگِ هاری بسویم هجوم آورْد
        ز زمین سنگی برداشتم تا بزنمش و سگ ترسید
        فریاد زدم اِی کُفران و کافرانه گی ، مَدَرَم !
        مدارم شده به دُورِ محبوبم چرخیدن
        خدا را خواندم ، که رهایم کند ازاین اوضاعِ اسفبار !
        ازاینهمه واویلا ،
        به محضِ التماسم به محضرِخداوندِ قَدَرم ،
        فراری شد آن سگِ نفله
        انگار حس کرد که درآنهمه استغاثه و بهم ریختگی ،
        خدا پشتگرمیِ منست و من به پشتگرمیِ خدا
        آماده ی مقابله با هجومِ دنیایی ام که ماورایم را نمیفهمد
        درآن حال ، حس میکردم که ،
        مابینِ رئوسِ مثلثِ خدا - من – دنیا ، یه وَتَرم  
                
        بهمن بیدقی 1400/12/4
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        يکشنبه ۲۵ دی ۱۴۰۱ ۱۷:۵۸
        درود استاد عزیز
        بسیار زیبا و پر معنی است
        موفق باشید خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        يکشنبه ۲۵ دی ۱۴۰۱ ۱۸:۲۲
        با سلام و عرض احترام استاد گرانقدر
        سپاسگزارم از نظر لطف و مهرتان
        سلامت باشید و شادمان
        ارسال پاسخ
        رحیم فخوری
        يکشنبه ۲۵ دی ۱۴۰۱ ۱۴:۰۲
        بادرود واحترام خدمت ادیب گرامی جناب بیدقی عزیز
        مضمون قابل تعمقی دارد شعر زیبایتان
        درپناه خداوند حکیم
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        يکشنبه ۲۵ دی ۱۴۰۱ ۱۴:۱۶
        با سلام و عرض ادب و احترام آقای فخوری گرانقدر
        بینهایت سپاسگزارم از نظر پر از لطف و مهرتان
        سلامت باشید و شادمان
        ارسال پاسخ
        رحیم فخوری
        يکشنبه ۲۵ دی ۱۴۰۱ ۱۴:۰۳
        تقدیم به شما
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        يکشنبه ۲۵ دی ۱۴۰۱ ۱۴:۱۶
        سپاسگزارم بزرگوار
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4