فقر انديشه
مشكل اين عصر و اين بيشه
جاهلیّت ، علم انسان كنده از ريشه!
بر سر دل ميزند تيشه
داد از این پيشه
سر به بالينم
در عجب از رسم و آيينم!
تا كجا اين خفت و خواري به تن بينم؟
منتظر بر صبح آدينم
اين شود دينم!